بررسی دوگانه‌گرایی ایرانی در شعر حافظ
کد خبر: 3928708
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۴

بررسی دوگانه‌گرایی ایرانی در شعر حافظ

میرجلال‌الدین كزازی با بیان اینکه پایگان‌پایه و مایگان‌مایه‌ اندیشه‌ورزی و جهان‌بینی ایرانی «دوگانه‌گرایی» است، به بررسی گوشه‌ای از دوگانه‌گرایی در شعر حافظ پرداخت.

به گزارش ایكنا از فارس، میرجلال‌الدین کزازی، استاد بازنشسته زبان و ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی شب گذشته، 20 مهر ماه در نشست علمی بیست و چهارمین یادروز حافظ كه به‌ صورت مجازی برگزار شد، سخنرانی خود را با موضوع دوگانه‌گرایی ایرانی در شعر حافظ  آغاز کرد.

وی ضمن سپاس از مرکز حافظ‌شناسی و کرسی پژوهشی حافظ برای برگزاری این نشست‌ها، با بیان این مقدمه که پایگان‌پایه و مایگان‌مایه‌ اندیشه‌ورزی و جهان‌بینی ایرانی «دوگانه‌گرایی» است، گاه آشکار و گاه نهان، این پرسش را مطرح کرد که چرا بستر اندیشه‌ورزی ایرانی شده و بازتابی گسترده در دیوان خواجه یافته است؟

كزازی اظهار کرد: اگر بخواهم یک پاسخ بدهم این است که سرشت و ساختار اندیشه‌ ایرانی را دو ناساز می‌سازند که ناچارند از همسازی با یکدیگر. ساختار و سرشت اندیشه در ایران از گونه‌ حماسی است. این دوگانه‌گرایی در درازنای تاریخ و فرهنگ ایران کاربرد داشته است تاآنجاکه به قلمرو زبان نیز راه یافته و واژگان را هم دربرگرفته است.

وی بیان كرد: واژگان به دو گونه، بخش می‌شوند: گونه‌ اهورایی واژه و گونه‌ اهریمنی. ایرانیان در گذشته روا نمی‌داشتند که این دو گونه را باهم درآمیزند. ما در زبان فارسی با واژگانی روبه‌روییم که هم‌معنی هستند اما کاربرد متفاوت دارند: دین و کیش، کالبد و تن، دهان و پوزه و... . دهانی را پوزه می‌خوانیم که خوشایند نیست، اهریمنی است.

این استاد زبان و ادبیات فارسی اظهار كرد: مایه‌ شگفتی نیست اگر این دوگانگی در سروده‌های حافظ نیز بازتابیده باشد. سخنوری که پس از فردوسی، نماینده‌ ناخودآگاهی تباری ایرانی است. در این بیت‌، بستر پندارشناختی، دوگانه‌گرایی ست و حافظ دو سامانه‌ ناساز را روبه‌رو نهاده است: «به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید/ که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منز‌ل‌ها». می و سجاده روبه‌روی هم نهاده شده است. یا در بیت «یادباد آنکه خرابات نشین بودم و مست/ و آنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود» خرابات و مسجد در برابر همند. در این بین نیز مدرسه در برابر خانقاه و میکده نهاده شده است: «حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز/ فتاد در سر حافظ هوای میخانه».

انتهای پیام
captcha