اثرگذاری غدیرخم بر ارکان مقاومت انقلاب اسلامی
کد خبر: 3915347
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۱
یادداشت /

اثرگذاری غدیرخم بر ارکان مقاومت انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران از تاروپود آن دینی خبر می‌دهد که در پی احیا و استمرار مدیریت 4 سال و 9 ماه در تاریخ اسلام بعد از رسول اعظم(ص) بوده و هست و قوانین و قواعد زمامداری دولایه آن در کتابی به نام نهج‌البلاغه گرد آمده است. در این یادداشت به بررسی نحوه اثرگذاری غدیرخم بر ارکان مقاومت انقلاب اسلامی پرداخته شده است.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین درودی، معاون امور استان‌های ستاد همکاری حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش، در یادداشتی به بررسی اثرگذاری غدیرخم بر ارکان مقاومت انقلاب اسلامی پرداخته است که متن آن در ادامه از نظر می‌گذرد؛

چرا انقلاب دو بعدی ایران اسلامی با انقلاب فرانسه با محوریت تفکیک دین کلیسازده از سیاست و انقلاب روسیه با شعار دین افیون جوامع بشری و همچنین انقلاب چین با ایدئولوژی وارداتی و به ظاهر بومی شده و زیر سایه انقلاب روسیه، قابل قیاس نبوده و نیست؟ زیرا انقلاب اسلامی ایران از تاروپود آن دینی خبر می‌داد که در پی احیا و استمرار مدیریت 4 سال و 9 ماه در تاریخ اسلام بعد از رسول اعظم(ص) بوده و هست که قوانین و قواعد زمامداری دو لایه آن در قالب کتابی به نام نهج‌البلاغه گرد آمده است.

از جمله افتخارات آن عهدنامه مالک اشتر نخعی است که برای زمامداری سرزمین بزرگ مصر چنان ظریف و جمیل صادر شده، و اسلام ناب در رگ رگ آن با عظمتی بی‌نظیر مهندسی شده که جان هر اهل ایمان و فرهیختگی را در جهان بشریت می‌نوازد و همچنین چشم‌نوازی و دلربایی را به نمایش گذارده که امروز در حریم سازمان ملل و ثبت‌های جهانی یونسکو به عنوان آیین کشورداری انسانی مورد استقبال واقع شده است. اگر دامن پاک انقلاب ایران عزیز از اقتدا به مدیریت نازل شده در سوره مائده تخلیه شده بود یا خدای‌ناکرده بشود به گونه‌ای شناسنامه حیاتش مچاله و در هم پیچیده می‌شوید و خواهد شد که انقلاب با طعم دین از برای جامعه بشری در قفسه‌های کتابخانه‌های جهان محبوس و مهجور می‌شد در همین راستا برای اثبات این مدعی به ارکانی از مقاومت در انقلاب اسلامی می‌پردازیم؛

1- ابلاغ توحید ربوبی و خداشناسی نجات‌بخش به بشریت

اگر انقلاب اسلامی ایران به آیه شریفه سوم سوره مائده، «اليوم اکملت لکم دينکم ...»1،که در روز عید سعید غديرخم نازل شده است مشرف نمی گردید، نه مشروع آسمانیان می‌شد و نه مقبول اهل ایمان و آزادگان در کره زمین، چراکه منظور از کامل شدن دين در اين آيه کریمه، ولایت و امامت ابر مردی است به مسمای امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(ع) که خداوند حکیم او را مجتبی نموده و پیامبر رحمت از جانفشانی‌هایش منصور و دفتر انسانیت و اوراق تاریخ اسلام، از شایستگی‌های بی‌نظیرش نقش‌های زرین و ظریف در آغوش دارد.

به همین سبب اگر انقلاب اسلامی ایران در بند اسارت نظریه ناپخته و ناساز با سیاق و سباق آیات وحی و شاید هم غرض‌آلود که درباره این بخش زیربنایی قرآن می‌گوید، آیه مذکور در روز غديرخم نازل نشده است و منظور از کامل شدن دين؛ پايان يافتن رسالت پيامبر(ص) و نيز ابلاغ احکامي است که در پس و پيش آيه بدان‌ها اشاره شده است گرفتار و کلاف می‌شد، انقلاب مردمی ایران یا منهدم می‌شوید و یا در مصادره ظالمانه استکبار جهانی و ایادی مزدور و شیطان‌مدار آن برای همیشه کمر خم نموده و بایگانی می‌شد.

همچنانکه نمونه بارز آن را می‌توان در حرکت انقلابی در برخی کشورهای اسلامی دهه‌های اخیر لمس نمود، لهذا انقلاب با دین حقیقی در ایران عزیز سبب شد که جهان بشریت در توحید و خداشناسی و جهان‌بینی الهی بیدار شده و ادامه جاده جاهلیت صدر اسلام را با رنگ و لعاب مدرن نپیماید و همچنانکه در آیه شریفه خداوند متعال پیامبر(ص) را دلداری می‌دهد که تو را از نفاق و خیانت در امان می‌دارم و می‌فرماید اگر مدیر اجرایی بعد از خود را ابلاغ نکنی فاجعه‌ای پدید آید که رسالت همه رسولان را و همچنین مدیریت جامعه بشری مصادره ظالمان و نامحرمان خواهد شد، و در نهایت رسالت تو بالغ نخواهد شد.

در نتیجه همین بخش آیه شریفه حجت بر همه مردم و مسئولان است که اگر ولایت امیرمومنان(ع) پیشقراول این انقلاب نبود هویتی از ایران شیعی و آثار آن باقی نمی‌ماند پس ملت و دولت و دلیران آزادگی همه یک صدا باید ولایت علی(ع) را در قول فعل متعهد و ملتزم باشند، در غیر این صورت انقلاب اسلامی از درون رنجور و رهسپار صدوق تاریخ می‌شود.

2- فرهنگ انسانی و شرافت مستضعف‌نوازی

مصداق و معرفت حقیقی به آیه 3 سوره مبارکه مائده چنان به معمار کبیر انقلاب اسلامی شور و انگیزه می‌داد که صف‌آرایی مستکبران در مقابل مستضعفان، تقابل عدل و ظلم و رویارویی محرومان و چپاولگران، همواره در کلام و پیام امام راحل موج می‌زد؛ برای مثال: «به مستضعفان و مستمندان و زاغه‌نشینان که ولی نعمت ما هستند خدمت کنید».2 «ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه‏‌ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم‏...».3

«خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذ اللَّه که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه معصومین(ع) سازگار نیست»۴ «این پائین شهری‌ها و پابرهنه‌ها اولیاء ما هستند، ولی نعمت مایند».

این ادبیات امام عزیز از مکتب حقیقی آیه نورانی 3 مائده خبر رسانی می‌کند چرا که مصداق آیه شریفه اگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) نباشد، چرا در طول تاریخ اسلام از این تربیت شده یا دیده نمی‌شود یا به صورت مقطعی و تسلیم در مقابل مستکبران و سازش با طاغوت مشاهده می‌شود. در حال حاضر دفاع از مردم یمن و فلسطین و سیاهپوستان مظلوم و محروم توسط جمهوری اسلامی ایران سربلند ریشه در تفسیر صحیح و حقیقی آیه 3 سوره مبارکه مائده دارد؛ واین اگر از درون مذهب و داخل کشور ما آغاز نمی‌شد، استکبار جهانی را در مقابل مستضعفان جهان عاجز آورده جهت تکدی سیاسی در جهان نمی‌کرد.

3 - خدمات خداخواسته و کمک‌های به محبت آراسته

بنای محبت به محرومان و یتیمان و مستضعفان در کشور و ستمدیدگان جهان از کدام منبع به شاهرگ‌های انقلاب اسلامی دمیده شده و می‌شود؟ بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) به مناسبتی نام آن بزرگوار در محضر ابن‌عباس به زبان آمد. ابن‌عباس گفت: «وااسفاه علی ابی الحسن؛ وااسفاه علی ابی‌الحسن مضی و اللَّه ما غیر و لا بدل و لا قصر و لا جمع و لا منع و لا آخر الا اللَّه»؛ برای خودش چیزی جمع نکرد. برای خودش هیچ کار مادی نکرد. چیزی را مگر خدا ترجیح نداد. در همه کارها، قصدش خدا بود. هدف او فقط و فقط کسب رضایت خدا بود.

مصداق آیه شریفه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه و اللَّه رؤوف بالعباد» که اول خطبه خواندم، امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام است. بعد، ابن عباس گفت: «واللَّه لقد کانت الدنیا اهون علیه من شسع نعله»؛ به خدا دنیا و این زینت‌ها و زخارف و ثروتها و خوشی‌های آن، در چشم او کوچکتر و سبکتر از بند کفش او بود. «لیث فی الوقی»؛ در میدان جنگ، شیر درنده بود. «بحر فی المجالس»؛ وقتی که جای گفتگو و افاده و علم و معرفت بود، دریا بود. «حکیم فی الحکماء»؛ اگر حکمای عالم جایی جمع می‌شدند، در میان آنها، کسی که حکمت را باید از او بیاموزند، علی بود. «هیهات قد مضی الی الدرجات». 7

«فرزند بسیار عزیزم، نامۀ محبت‌آمیز شما، که از جانب خود و دیگر فرزندان عزیز شهدا، مفقودین، اسرا و‏‎ ‎‏جانبازان بود، موجب خرسندی شد. امید است شما عزیزان خردسال که یادگار فداکاران‏‎ ‎‏در راه خداوند تعالی و اسلام عزیز هستید، چون پدران بزرگوار خویش خود را برای‏‎ ‎‏دفاع از اسلام بزرگ و میهن عزیز مهیا سازید؛ و با فراگرفتن علم و ادب و کوشش در راه‏‎ ‎‏به دست آوردن کمال انسانی و اخلاق اسلامی برای اسلام عزیز و کشور خودتان‏‎ ‎‏فرزندان شایسته‌ای باشید».6

این بخش از زندگی امیرمؤمنان علی(ع) استمرار حیات نورانی پیامبر اکرم(ص) است که در زندگی زاهدانه امام راحل و امام خامنه‌ای موج می‌زند و دشمنان داخلی و خارجی را ناکام و ناکارآمد نموده است؛ در نتیجه مدیر منتخب که دست ایشان توسط پیامبر رحمت در واقعه غدیر خم بالا و بلندی یافت انقلاب اسلامی را مقاومت بخشی کرده و می‌نماید.

4- غیرت اسلامی در دور دست‌های کره خاکی زمین

کمک‌های انسان دوستان ایران به کشورهای اسلامی مانند بوسنی و عراق و افغانستان و پاکستان و مانند آنها در جهان حتی زنان اهل کتاب در جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست.این روایت را شنیده‌اید که وقتی خلخال از پای دختر یهودی در آوردند، امیرالمؤمنین(ع) فرمودند که اگر مردی در اینجا آرزوی مرگ کند، حقّ دارد. این روایت را اگر بخواهیم دقیق‌تر بیان کنیم، این‌گونه است که حضرت می‌فرماید: من شنیده‌ام که سربازان معاویه می‌آیند روستاهای شما را غارت می‌کنند و شنیده‌ام که خلخال از پای دختر یهودی کشیده‌اند و جنایت‌هایی انجام داده‌اند و بدون اینکه شما با آن دشمنان بجنگید، به راحتی غارت کردند و برگشتند و رفتند.

در این صورت اگر یک مرد مسلمان از تأسف بمیرد، حقّ دارد. و بعد می‌فرماید: شما نه‌تنها با این دشمن نمی‌جنگید و مقاومت نمی‌کنید، بلکه می‌خواهید با این ظالم‌ها کنار بیاید! «وَ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَهِ الْمُسْلِمَهِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهَدَهِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ عِنْدِی بِهِ جَدِیراً…فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمَى یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تُغِیرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ یُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ».۷

اینکه حضرت می‌فرماید آدم آرزوی مرگ می‌کند، صرفاً به‌خاطر آن خلخال که از پای دختر یهودی کنده شده، نیست، بلکه به‌خاطر این است که «شما چرا در مقابل آنها مقاومت نمی‌کنید؟!» و بعد هم می‌خواهید با چاپلوسی آنها را راضی کنید که به شما ظلم نکنند و به آنها بگویید که «خواهش می‌کنیم ما را کمتر بزنید!» این است که غیرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به خروش می‌آورد و شعله‌ور می‌کند این است که می‌فرماید اگر مرد مؤمن آرزوی مرگ کند، حقّ دارد! یعنی چرا وقتی کسی می‌خواهد زندگی تو را بگیرد، تو در دفاع از زندگی خودت مقاومت نشان نمی‌دهی و نمی‌جنگی و نمی‌میری؟!

حضرت در اینجا دارد راه مقاومت در زندگی را به ما یاد می‌دهد، دارد علاجِ واقعۀ تأسف‌بار کنده شدن خلخال از پای یک دختر را یاد می‌دهد، نه اینکه به ما بگوید: «به خاطر این ظلمی که اتفاق افتاده، عزاداری کنید ولو اینکه عزاداری هم آثار خودش را دارد» بلکه از ما می‌خواهد اقدام کنید تا ریشۀ این ظلم کنده شود. فریاد حضرت به‌خاطر لزوم این اقدام ناموس ستیزی است. دردِ حضرت این است که «چرا شما مقاومت نمی‌کنید و اجازه می‌دهید شما را غارت کنند، بعد می‌روید التماس‌شان می‌کنید پیشگیری داشته باشید به جای درمان» اگر در اتوبان‌های ایران در نیمه شب دختران جوان با وسایل نقلیه شخصی و عمومی در تردد هستند و یا در برخی دست‌درازی‌ها جوانان عزیز مجروح و شهید می‌شوند همه و همه در تفسیر حقیقی آیه شریفه سوره مائده دارد که ثمرات آن مقاومت بخشی انقلاب اسلامی در مقابل جهان استکبار و استثمار است.

5- جلالت و خروش علمی جوانان انقلابی

چرا انقلاب اسلامی ایران عزیز در مقابل دیگر انقلاب‌های جهانی توانست جوانانی را تربیت کند که در رشد علمی دیده اندیشمندان و پژوهش‌گران جهانی را خیره شگفت زده کند.؟ «سَلُونِی فَإِنَّ عِنْدِی عِلْمَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِیتْ لِی وِسَادَةٌ فَجَلَسْتُ عَلَیهَا لَأَفْتَیتُ أَهْلَ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ حَتَّی تَنْطِقَ التَّوْرَاةُ حَتَّی تَنْطِقَ التَّوْرَاةُ فَتَقُولَ صَدَقَ عَلِی... وَ أَفْتَیتُ أَهْلَ الْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ حَتَّی ینْطِقَ الْإِنْجِیلُ فَیقُولَ صَدَقَ عَلِی... وَ أَفْتَیتُ أَهْلَ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ حَتَّی ینْطِقَ الْقُرْآنُ فَیقُولَ صَدَقَ عَلِی...؛ از من بپرسید، که به راستی علم اولین و آخرین نزد من است. آگاه باشید که به خدا قسم... من برای اهل تورات، بر طبق تورات فتوا می‌دهم به گونه‌ای که تورات بگوید: علی(علیه السلام) راست گفت و دروغ نگفت؛... و برای اهل انجیل بر طبق انجیل حکم می‌کنم به گونه‌ای که انجیل بگوید: علی(علیه السلام)راست گفت و دروغ نگفت... و برای اهل قرآن براساس قرآن فتوا می‌دهم طوری که قرآن بگوید علی(علیه السلام) راست گفت...»۸

بسیار ظالمانه است که از رسانه‌ها از لسان برخی از مسئولان فرهنگی بیان می‌شود که مدارس به واسطه آموزش‌سالاری نخبه تربیت می‌کنند و به آثار تربیتی درون مدارس و برون آن چشمان خود را فرو می‌بندند و حرارت تربیت ولایی و آفرینش انگیزه و اندیشه‌سازی آن را در دل جوان ایرانی را بدون تربیت علوی ماتریس‌گذاری می‌نمایند. برای استقلال علمی و عملی کشور با شکل جهادی کدام جوانان حضور داشته و در حال حاضر شانه زیر بارهای جهادگرانه داده و می‌دهند، کدام جوانان در ایام محرم و صفر که به فرمایش امام عزیز اسلام را زنده نگه داشته کمک‌های مؤمنانه درون و برون کشوری آنان جهان را بهت زده کرده و می‌نماید. در حالیکه جمله رهبر گرامی که می‌فرمایید: «من به تعریف شما عرض کنم که بنده در دفاع از جامعه نخبگان و از حرکت علمی کشور، تا نفس دارم ذره ای کوتاه نخواهم آمد».

آیا این جوانان در دیگر کشورهای اسلامی نیستند یا در کشورهای اروپایی حضور ندارند یا رهبری که تربیت شده آیه شریفه 3 سوره مبارکه باشد را در جوار خود وجدان نمی کنند. در نهایت ناامید کردن دشمنان و امید بخشی به جوانان و مردم نجیب ایران و هم چنین رفع آسیب‌ها و مشکلات و موانع انقلاب اسلامی ار جاده تفسیر حقیقی سومین آیه مبارکه سوره مائده می‌گذرد و این مهم بر هر صاحب انصاف و استقلال در اندیشه‌ورزی پنهان نبوده و نیست.

منابع:

۱- آیه شریفه سوره ۳مائده ۲-صحیفه امام جلد ۱۹ص صفحه 2۴۳

۳-(صحیفه امام، ج‏21، ص: 91)

۴- (صحیفه امام، ج‏20، ص: 341)

۵- بیانات رهبری در خطبه‌های نمازجمعه ۰۷/۰۱/۱۳۷۳

۶-(صحیفه امام، ج‏18، ص:38۵

۷- کافی/۵/۵- نهج‌البلاغه/خطبه ۲۷

۸- صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۱.

 

انتهای پیام
captcha