تحلیل تحولات ولادت و عروج مسیح(ع) بر پایه روابط فرامتنی در مجله الهیات تطبیقی
کد خبر: 3914114
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۶

تحلیل تحولات ولادت و عروج مسیح(ع) بر پایه روابط فرامتنی در مجله الهیات تطبیقی

بیست و سومین شماره از مجله الهیات تطبیقی با دو مقاله «بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین‌القضات همدانی» و «تحلیل تحولات روایی ولادت و عروج مسیح (ع) برپایۀ روابط فرامتنی» به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله الهیات تطبیقی مقالاتی با عناوین «بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین‌القضات همدانی» و «تحلیل تحولات روایی ولادت و عروج مسیح (ع) برپایۀ روابط «فرامتنی»» منتشر شده است.

بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده

در طلیعه نوشتار «بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین‌القضات همدانی» می‌خوانیم: میرچا الیاده، در جایگاه پدیدارشناس و اسطوره‌پژوه دینی، با تأکید بر تأویل دینی - تاریخی، هرمنوتیک را بهترین شیوه برای کشف معانی و تأویل پیام‌های پنهان اساطیر، نمادها و آیین‌ها می‌داند. یکی از وجوه بررسی‌شدۀ او در پیوند با آیین شمن‌ها، جنبۀ‌ عرفانی آن است. در این پژوهش تلاش شده است باتوجّه به دیدگاههای تکثّرگرایانۀ میرچا الیاده در اسطوره‌شناسی، پدیدارشناسی دینی، مطالعۀ‌ دینی مبتنی بر هرمنوتیک، باور به دین به‌مثابة تجربة امر قدسی، زمان و مکان قدسی واسطوره به‌منزلۀ روایت‌کنندة تاریخ قدسی، با نگاهی تطبیقی، به بررسی عرفانیّات تمهیداتعین‌القضات همدانی بپردازد و ازاین‌رو، نگرش‌های الیاده، صرفاً به‌مثابة رهیافتی در تحلیل نگره‌های عرفانی عین‌القضات استفاده می‌شود. تمهیداتعین‌القضات همدانی ازجمله متون ارزشمند عرفانی‌ است که در آن، هدف غایی، رسیدن به مرتبة انسان مذهبی/ کامل و دست‌یافتن به زمان و امر قدسی است که در قالب کرامت رخ می‌نماید.

درحقیقت انسان در ازل صاحب زمان قدسی بوده است؛ امّا در فرایند دنیوی، این مفهوم را از دست ‌داده و به انسان تاریخی تبدیل شده است. نگارندگان با کاربرد چارچوب فکری الیاده در شواهد مستخرج از کتاب تمهیدات، بر این باورند که ﺑﺴﻴﺎری از اﻧﺪﻳﺸﻪ‌ﻫﺎی اﺳﻄﻮره‌ای، رﻳﺸﻪ در اﻋﺼﺎری ﺑﺴﻴﺎر دور و ﻋﺎداﺗﻲ ﺑﺲ ﻛﻬﻦ دارﻧﺪ ﻛﻪ در ﮔﺬر ﻫﺰاره‌ﻫﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﻜﻞ‌داده و ﻛﺎرﻛﺮدی دگرﮔﻮنه ﻳﺎﻓﺘﻪ‌اﻧﺪ؛ اﻣّﺎ ﻫﻨﻮز ﻣﻮﺟﻮدﻳّﺖ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﺮده‌اند و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﺪّس و ﺿﺮورت‌ﺷﺎن، ﺗﻜﺮار می‌شوند. در این اثر، علاوه ‌بر شرح چگونگی آفرینش جهان هستی و انسان و نیز چرایی آفرینش و اهداف آن، روایت‌های ناب و تجربه‌های عرفانی فراوانی آمده است. دراین مقاله کوشیده می‌شود به تحلیل تمهیدات عین‌القضات همدانی از دریچة پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک و با نگاهی تطبیقی در حوزه‌های عرفان، فلسفه و دین‌پژوهی پرداخته شود.

تحلیل تحولات روایی ولادت و عروج مسیح (ع) برپایۀ روابط «فرامتنی»

نویسنده مقاله «تحلیل تحولات روایی ولادت و عروج مسیح (ع) برپایۀ روابط «فرامتنی»» در طلیعه نوشتار خود آورده است: به اعتقاد ژرار ژنت، هرگاه متنی متن دیگر را نقد و تفسیر کند، نسبت به متن اول فرامتن محسوب می‌شود. رابطۀ فرامتنی در تشریح، انکار یا تأیید متن اول عمل می‌کند. پژوهش حاضر در پی آن است تا اجزای روایت ولادت و عروج مسیح(ع) را بر مبنای مقایسۀ روایات موجود در میان اناجیل اربعه، قرآن کریم، متون برگزیدۀ تفسیری اسلامی (تفاسیر طبری، عتیق نیشابوری و ابوالفتوح رازی از سده‌های سوم تا ششم)، قصص‌الانبیاء‌های نیشابوری و بوشنجی (قرون پنجم تا ششم)، و متون برجستۀ شعر فارسی (تا پایان قرن ششم) بررسی کند و با تعیین شباهات میان هریک از این منابع در تشریح، انکار یا تأیید آنها نسبت به دیگر منابع، چگونگی تحول روایات و وجود روابط فرامتنی میان آنها را مشخص کند.

مشخص شد منابع شعریِ بررسی‌شده دربارۀ شیوۀ آبستنی مریم، فرامتنِ تفسیر طبری‌اند که با انجیل لوقا مطابقت بیشتری دارند؛ اما سرودۀ منوچهری دامغانی و تفسیر عتیق نیشابوری درین‌باره فرامتنِ یکدیگر دانسته شده‌اند. سرودۀ ناصرخسرو در عین تأویل و انکارِ عبارات عیسی(ع) در انجیل، سخن خاقانی دربارۀ «اتّهام عیسی به خدایی» و نیز تعبیر نظامی از «زنده بر دار رفتن مسیح» باوجود انکار همگی، به‌نوعی فرامتنی از انجیل محسوب می‌شوند. متون شعر پارسی تا قرن ششم درخصوص روایات نقل‌شده دربارۀ آغاز و پایان زندگانی مسیح، فرامتنی از منابع اسلامی و مسیحی‌اند. نه‌تنها تفاسیر اسلامی در این‌باره فرامتنی از قرآن کریم و پس از آن عهد جدیدند، میان تفاسیر اسلامی نیز رابطۀ فرامتنی برقرار است.

انتهای پیام
captcha