شهیدی كه كرامتش بعد از 38 سال شامل حال بیماران كرونایی شد
کد خبر: 3890342
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۱

شهیدی كه كرامتش بعد از 38 سال شامل حال بیماران كرونایی شد

همسر شهیدشیرعلی سلطانی، یكی از شهدای معروف استان فارس، هزینه مراسم سالگرد شهید در سال جاری را به بیماران کرونایی بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) شیراز اختصاص داد و به گفته همسر شهید تمام این هزینه‌ها از حقوق این شهید بوده است كه همسر شهید در طول سال آن‌ها را برای برگزاری مراسم سالگرد شهید جمع‌آوری می‌كرد، به عبارت دیگر شهید شیرعلی سلطانی بعد از گذشت 38 سال از شهادتش همچنان به یاری درماندگان می‌شتابد.

دو سه روز پیش بود كه مطلبی همراه با یك عكس در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینكه همسر شهیدشیرعلی سلطانی هزینه مراسم سالگرد شهید را به بیماران کرونایی بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) شیراز، (مركز نگه‌داری و درمان بیماران كرونایی) هدیه كردند.

شهید شیرعلی سلطانی، یكی از شهدای معروف استان فارس است كه در 2 فروردین‌ماه سال 1361 در عملیات فتح‌المبین به فوز عظیم شهادت دست یافت. داستان زندگی، فعالیت‌های هنری، مذهبی، سیاسی و همچنین چگونگی شهادت و حفر قبر شهید شیرعلی سلطانی توسط خودش، آن هم با اندازه‌ای كه مدنظر داشت، بارها در رسانه‌های مختلف منتشر شده است.

اما امروز و بعد از گذشت 38 سال از شهادت آن سردار رشید اسلام، اقدامی كه همسر وی، برای كمك به بیماران كرونایی كرد، شاید بیشتر از هر زمان دیگری نام این شهید بزرگوار را در طول تاریخ ماندگار كند، چرا كه تمام این هزینه‌ها از حقوق این شهید بوده است كه همسر شهید در طول سال آن‌ها را برای برگزاری مراسم سالگرد شهید جمع‌آوری می‌كرد، به عبارت دیگر شهید شیرعلی سلطانی بعد از گذشت 38 سال از شهادتش همچنان به یاری درماندگان می‌شتابد.

برای یافتن انگیزه كار همسر شهید و اینكه كمی بیشتر با خصایص و روحیات شهید شیرعلی سلطانی كه امسال نیز به‌عنوان شهید شاخص بسیج هنرمندان استان فارس انتخاب شده است، آشنا شویم به سراغ خانم ناز علی‌نژادیان فرد شیرازی، همسر شهید شیرعلی سلطانی رفتیم.

وی در گفت‌گو با خبرنگار ایكنای فارس گفت: من در سن 13 سالگی به ازدواج شهید شیرعلی سلطانی درآمدم كه تفاوت سنی ما 6 سال بود و اكنون 65 ساله هستم و اگر آن شهید بزرگوار زنده بودند، امسال 71 ساله می‌شدند.

علی‌نژادیان فرد شیرازی با یادآوری اینكه 38 سال از شهادت همسرم می‌گذرد، گفت: هر ساله برای برگزاری مراسم سالگرد شهید، حقوق ایشان را طی یكسال جمع‌آوری می‌كردم تا بتوانم به واسطه آن مراسم آبرومندانه و در شأن آن شهید برگزار كنم البته هر از گاهی هم ممكن بود كه حقوق جمع‌آوری شده كفاف برگزاری مراسم را ندهد و در این زمینه از فرزندانم كمك می‌گرفتم.

همسر شهید سلطانی به اهدای هزینه برگزاری مراسم سالگرد امسال به بیماران كرونایی اشاره كرد و گفت: اول اینكه من هیچ كار خاصی انجام ندادم و هرچه بوده از فضل و عنایت خدا بوده است. دوم اینكه همواره در طول زندگی مشتركی كه با شهید سلطانی و بعد از شهادت ایشان داشتم سعی كرده‌ام از الگوی رفتاری همسرم استفاده كنم، چرا كه آن شهید بزرگوار همواره در طول عمر پر بركت خویش، عنایت ویژه‌ای به نیازمندان داشت.

نذری كه همسر شهید برای سلامتی امام زمان(عج) كرد

وی ادامه داد: امسال توانستیم 3 و نیم میلیون را برای برگزاری مراسم سالگرد همسرم البته با كمك فرزندانم جمع‌آوری كنم، اما به دلیل شیوع كرونا، تصمیم گرفتم كه این هزینه را صرف بیماران كرونایی كنم و این مبلغ را چون نزدیك به نیمه شعبان بود، نذر سلامتی امام زمان(عج) كردم تا ان‌شاءالله ظهور آن حضرت نزدیك‌ شود و خداوند این بلا را از سر انسان‌ها رفع كند.

شهیدی كه كرامتش بعد از 38 سال شامل حال بیماران كرونایی شد

علی‌نژادیان فرد شیرازی با بیان اینكه متأسفانه به خاطر مشكلات اقتصادی، وضعیت معیشتی مردم بسیار ضعیف شده است و برخی از جوانان ما بیكار هستند، گفت: به‌همین دلیل همواره تلاش كردم تا بتوانم هر چقدر اندك هم كه شده، كمكی به نیازمندان كنم به‌عنوان مثال هم‌اكنون 3 فرزند یتیم را تحت پوشش دارم و به‌صورت ماهانه بخشی از حقوق و درآمد خود را صرف آنان می‌كنم.

خانواده‌ای با تقدیم 3 شهید به اسلام

همسر شهید سلطانی با تأكید بر اینكه تا زنده هستم، راه همسر شهیدم را برای حفظ اسلام و خدمت به مردم و كمك به نیازمندان ادامه می‌دهم، گفت: البته برادر شوهر و برادر خودم هم جزو شهدا هستند. شهید صفدر سلطانی در سن 17 سالگی در اوایل جنگ تقریباً در سال 59 و در منطقه سوسنگرد شهید شد و پیكر مطهرش را در اهواز به خاك سپردند؛ همسرم در سال 61 شهید شد و برادرم صادق علی‌نژادیان فرد شیرازی نیز در سن 17 سالگی و در سال 67 در منطقه شلمچه شهید شد اما هیچ‌گاه جنازه‌اش بازنگشت و همچنان به‌عنوان یك شهید گمنام است.

كمك به نیازمندان؛ سفارش همیشگی شهید سلطانی

وی كه این روزها به دلیل انجام عمل‌ بر روی كمرش در بستر به سر می‌برد، تأكید كرد كه تا زمانی كه زنده هستم، همچنان و هر چقدر كه بتوانم به نیازمندان كمك می‌كنم و این مسئله سفارش همیشگی همسرم بوده است.

چگونگی احداث مسجد المهدی(عج) توسط شهید

علی‌نژادیان فرد شیرازی در ادامه به داستان چگونگی احداث مسجد المهدی(عج) و همچنین حفر قبر شهید شیرعلی سلطانی توسط خودش اشاره كرد و گفت: همسرم علاقه بسیاری به اقامه نماز جماعت داشت و زمانی مسجدی در محله ما وجود نداشت كه بتواند در آنجا نماز جماعت اقامه كند، لذا در حیاط منزلمان این كار را انجام می‌داد اما بعد از مدتی تصمیم گرفت تا خودش مسجدی احداث كند.

همسر شهید سلطانی بیان كرد: در گام نخست همسرم یك خانه كوچك را خرید و آن را حسینیه كرد و بعد از مدتی زمینی هم برای احداث خریداری كرد البته در آن زمان صاحب زمین برای فروش یك شرط برای شهید سلطانی گذاشته بود و آن اینكه دوشنبه‌ها را برای او مداحی كند، زیرا همسرم كار مداحی و سرودن اشعار در مدح و منقبت اهل بیت(ع) را انجام می‌داد كه این شرط را پذیرفت.

وی با بیان اینكه همسرم این مسجد را با هزینه‌های خودش ساخت، گفت: او همیشه می‌گفت كار كه برای رضای خدا باشد، خدا هم همواره خیر و بركت در كار را زیاد می‌كند و این نكته‌ای بود كه من بارها در زندگی به آن رسیدم.

علی‌نژادیان فرد شیرازی با یادآوری اینكه نام مسجد المهدی(عج) نام‌گذاری شد، گفت: در آن زمان بعد از شهادت آیت‌الله دستغیب توسط منافقین، همسرم برای مراسم تشییع و ختم آن شهید بزرگوار به شیراز آمد اما به خاطر فعالیت‌های گسترده‌ای كه همسرم داشت، منافقین او را نیز تهدید به مرگ كرده بودند، ولی او هیچ‌وقت به این تهدیدها اهمیتی نمی‌داد و به جبهه بازگشت.

قبری كه شهید برای خودش حفر كرده بود، دقیقاً اندازه پیكر بی‌سرش بود

همسر شهید سلطانی گفت: به خوبی به یاد دارم قبل از اینكه همسرم دوباره به جبهه بازگردد، یك شب درب منزل كنار مسجد المهدی(عج) را كه خریداری كرده بود، باز كرد و قبری را كه در آن حفر كرده بود، نشان من داد كه این قبر را برای خودم كندم. من از دیدن اندازه قبر متعجب شدم، چرا كه همسرم قد بلند و رعنایی داشت اما آن قبر برای او كوچك بود و وقتی این مسئله را به او گفتم، پاسخ داد زمانی كه شهید شوم این قبر اندازه من می‌شود و دقیقاً هم همین‌طور شد، او بدون سر شهید شد و پیكرش به دلیل اینكه سر نداشت، به راحتی درون قبر جا شد.

وی یادآور شد: پیكر شهید سلطانی را همراه با پیكر 22 شهید دیگر به شیراز آورده بودند، اما چون سر و یك دست نداشت، اجازه نمی‌دادند من آن را ببینم زیرا آن زمان باردار بودم ولی هر طور كه بود خود را به همسرم رساندم و جنازه‌اش را در بغل گرفتم و تا 6 ماه مقنعه‌ام بوی بدنش را می‌داد.

علی‌نژادیان فرد شیرازی از صبر و بردباریش طی این سال‌ها و در این حوادث و اتفاقات سخن گفت و افزود: من هیچ‌گاه از شهادت همسر، برادر و برادر شوهرم ناراحت نیستم، زیرا آنان برای رضای خدا و حفظ دین خدا و همچنین حفظ ناموس این كشور رفتند و شهید شدند و قطعاً خداوند هم آنان را دوست داشت كه آن‌ها را به نزد خود برد؛ البته این را هم باید در پیش خود بررسی كنیم كه اگر این شهدا و رزمندگان نرفته بودند، ما امروز چه وضعیتی داشتیم.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
پروین تابع بردبار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۰/۰۵/۲۲ - ۱۳:۳۸
0
0
بسیار عالی وآموزنده بود خدا همسر ایشان را با شهدا وصالحان مشهور کند
captcha