به گزارش ایكنا از فارس، حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رئیس مركز تحقیقات اسلامی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی امروز، دوم بهمنماه در سومین همایش ملی «فقه هنر» كه طی امروز و فردا در شیراز در حال برگزاری است، به تبیین نكاتی درباره روششناسی فقه هنرهای نمایشی پرداخت.
وی افزود: نکته اول در این رابطه، ماهیتشناسی فعالیت فقه در قبال هنرهای نمایشی است. فقه در قبال هنرهای نمایشی دارای نگاهی متمرکز بر سهگانه جمال، جلال و کمال است یعنی بر زیبایی هنر نمایشی و زیباآفرینیهای هنری آن تمرکز مثبت دارد. در عین حال پیام آن به هر هنری از جمله هنرهای نمایشی، هنرمندان و مخاطبان این عرصه مهم، زیستن و پرداختن در چارچوب حلال است.
مبلغی اظهار كرد: پاکی هنر یعنی توجه عمیق و درونی و همیشگی به چارچوبهای دینی و شرعی و انسانی برای نمایشها و عدم برونرفت از این چارچوبها و کمال یعنی قرار گرفتن هنر نمایشی یا هر هنر دیگر در مسیر تعالی و اخلاق انسانی و تحکیم پیوند انسان با خالق و پیشرفت مادی و معنوی و تأمین نیازهای گوناگون انسان است.
رئیس مركز تحقیقات اسلامی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفت: هنگامی که از روششناسی هنرهای نمایشی سخن میگوییم باید چند محور اساسی روشی را مدنظر قرار دهیم و توجه کنیم. اولین محور و یکی از مهمترین آنها این است که سنخشناسی موضوعی کنیم. در پاسخ به این سئوال كه موضوع هنرهای نمایشی چه سنخی است و هنر نمایشی از حیث محتوایی منبعث از روابط اجتماعی و از حیث تبیینی نیازمند به معرفتی است که چند رشته اساسی ارتباطات و هنر و دانش اجتماعی آن را تأمین میکنند.
وی ادامه داد: چنین موضوعی نباید بهصورت جدا از روابط اجتماعی و هنری جامعه قرائت شوند، همانگونه که نباید این معرفت را بدون نگاه دانشی و معرفت مربوط به هنرهای نمایشی به انجام برسانیم، پس محور اول موضوعشناسی است که هم نگاه به محتوا و هم قالب آن که هنری است و قالب در اینجا کمتر از محتوا نیست و هم اینکه راه تحصیل معرفت و توجه همزمان بهره گیرنده از چند دانش میتواند ما را به این معرفت نائل آورد.
مبلغی، محور دوم را منبعشناسی فقه هنرهای نمایشی دانست و گفت: در این زمینه باید بدانیم از چه منبعی در فقه میخواهیم استفاده کنیم؛ طبیعتاً قران و سنت در رأس این منابع هستند اما اگر میخواهیم هنرهای نمایشی را به سمت منابع ببریم، نمیتوانیم بر آیات و احکام کلاسیک معلوم و محدود بسنده کنیم و باید یک دائره بزرگتر از احادیث احکام در نظر بگیریم.
وی با بیان اینكه در فقه هنرهای نمایشی عمدتاً باید به سراغ نصوصی رفت که حامل آموزههایی مرتبط با حوزه ارتباطات و تأثیرگذاری بر جامعه و روششناسی اجتماعی باشد، گفت: برای اینکه ثابت کنیم فقه هنرهای نمایشی چگونه میتواند احکام مسئله را از این دسته آیات بر گرفته است، نمونهای از آن در قرآن را باید بیان كنیم.
مبلغی با تأكید بر اینكه این سنخ آیات را باید شناسایی کنیم و به سمت فقه هنرهای نمایشی ببریم، گفت: سئوالی كه مطرح میشود این است كه مؤلفههای اصلی هنرهای نمایشی چیست. دست کم 4 مولفه برای هنرهای نمایشی ارائه شده است شامل زمان، مکان، پیکر و مردم.
رئیس مركز تحقیقات اسلامی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به مقوله زمان و مردم اشاره كرد و گفت: زمان، وحدت لحظه از ویژگیهای هنر نمایشی است و این وحدت لحظه است که هنر نمایشی را سرزنده نگه داشته و بخش متمایزی از واقعیت زندگی قرار میدهد.
وی با بیان اینكه مردم یک جزء اساسی در هنرهای نمایشی هستند، گفت: مردم یا مخاطبان صرفاً در حال مشاهده نیستند بلكه آنها در حال شکل دادن به نمایش هستند و اصولاً زنده بودن و فعال بودن نمایش به حضور مردم است و انعکاس هر فعل در این نمایش در احساس مردم به نمایش معنا میدهد و واكنش لحظه لحظه مردم در برابر لحظه لحظه نمایش جزو زنده بودن، تأثیرگذار بودن و متمایز بودن نمایش هنری است.
مبلغی در ادامه سخنان خود به داستانهای قرآنی درباره حضرت ابراهیم(ع) اشاره كرد و گفت: در این داستانها به ابزارها و نحوه تعامل حضرت ابراهیم(ع) با جامعه، بهرهگیری او از هنر و غیره را به عنوان الگوی حركت در جامعه باید نگاه كنیم.
وی با بیان اینكه در داستانهای قرآنی پرقدرتترین، پرمعناترین و ماندگارترین صحنههای هنری را حضرت ابراهیم(ع) ایجاد کرده است، گفت: سئوال اینجاست كه چگونه میتوانیم از این داستانها استفاده فقهی ببریم. باید امثال این داستانها كه نگاه مستقیم به نمایشها و صحنهها در جامعه از حیث فكری و فرهنگی دارد، منبع قرار دهیم اما سئوال اینجاست كه چگونه آن را منبع قرار دهیم و از این آیات برای فقه هنر نمایشی چه استقادههایی میتوان کرد.
رئیس مركز تحقیقات اسلامی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بیان كرد: واقعیت هنر این است که یک واقعیت اجتماعی را منعكس کند و اگر صادق بود هنر در این زمینه میشود هنر صادق.
وی، یكی دیگر از ویژگیهای هنر نمایشی را بودن در زندگی و كوشیدن برای تعالی زندگی دانست و گفت: اگر بپذیریم فقه برای زندگی اجتماعی است و به واقعیت زندگی اجتماعی نگاه داریم نباید تصور کنیم که فقه در حوزه هنرهای نمیاشی در موضع سکوت و منفعلانه و غیرواقعگرایی قرار میگیرد. فقه نمیتواند در برابر واقعیت ساكت بماند.