به گزارش ایكنا از فارس، منوچهر شاهسواری، تهیهكننده و مدیر خانه سینما امروز، دوم بهمنماه در سومین همایش ملی «فقه هنر» كه طی امروز و فردا در شیراز در حال برگزاری است، با بیان اینكه سینمای ایران وامدار انقلاب و مردم ایران و پاسخگو به نیازهای آنان است، گفت: اگر نیازهای مردم متنوع است به آن تنوع نیازی احترام بگذاریم و در این صورت میتوانیم در آن تأثیر مثبت بگذاریم و به سمتی که فکر میکنیم درستتر است، ببریم.
وی گفت: طبق سخنرانی فقها حاضر در این همایش، در ارتباطات باید سعی كرد تا پل درست كنیم نه دیوار و پل نیز یك امر دو سویه است.
شاهسواری افزود: اگر انتظار داشته باشیم که طرف مقابل پل بزند تا به ما برسد، از انصاف کمی دور است و اصولاً هر رابطه و موقعیت اجتماعی حداقل دو سویه است و نیازها و پرسشهای متقابل دارند.
فقها باید و نبایدهای سینما را منطبق با شرایط زمان و مكان اعلام كنند
این تهیهكننده سینما ادامه داد: مهمترین چیزی که توقع ما سینماگران از فقها و علماست، نسبت بایدها و نبایدها با شرایط زمانمند و مکانمند است كه باید انطباق داده شود و به ما اعلام كنند. در برخی امور ممكن است فاقد پاسخهای روشن باشد اما مهمترین نکاتی که باید مورد نظر قرار گیرد تغییر پارادیمی است که بر نظام فکری ما حاکم است. به نظر میرسد ما هنوز تصور میکنیم در جهانی در حال زیست هستیم که اماکن قرنطینه بر آن حاکم است.
وی تأكید كرد: دوران قرنطینه پایان یافته است ولی سئوال و نیاز مهمتر این است در دورانی که دیگر امکان قرنطیه وجود ندارد یعنی در دوران عدم قرنطینه، نحوه مدیریت نظامهای فکری، فرهنگی و هنری چگونه است؟ امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی تابعی از این بحث کلیدی است.
مدیر خانه سینما گفت: بر این باورم و تصور میکنم که با سیم خاردار نمیتوانیم جلوی سیل را بگیریم. طوفان تغییرات آغاز شده است و هیچ چیزی نمیتواند در مقابل طوفان تغییرات نظام فکری و هویتی و ارزشی ما را نگه دارد مگر با نهضت تولید فکری.
وی یادآور شد: موضوعات کوچکی که در درون آثار ماست نظیر ارتباط زن و شوهر، نحوه پوشش، گویش و آنچه که به مقدسات و اساطیر ما بر میگردد از نظر من در مقابل این نوع محدودیتها و منوعیتهایی که وجود دارد قابل حل هستند، چون ظرفیت و قدرت تبدیل هنر و سینما بسیار زیاد است اما نكته اینجاست که ما تلاش میکنیم سخن خوب را بزنیم ولی از عمل خوب پرهیز میکنیم و این نقد را اول به خودم و بعد به دیگران میگویم اگر میخواهیم سخن خوب بگوییم نیازمند عمل خوب هستیم.
عمل خوب از هر سخنی واضحتر است
شاهسواری با بیان اینكه در آموزههای دینی عمل خوب از هر سخنی واضحتر، برجستهتر و روشنتر است، گفت: آنچه که از مناسبات ما پل میسازد و تبدیل به یک مرهم و میدانداری میكند عرصه فرهنگ است و اصولاً عرصه فرهنگ، عرصه گفتوگو است و امکان گفتوگو باید فراهم کرد آن هم بر اساس نظریات و سلایق و نیازهایی که وجود دارد.
این تهیهكننده سینما در ادامه گفت: نکته دیگر که باید بدان توجه کنیم این است كه تکنولوژی دارد نظام صنعتی اثر سینمایی و تلویزیونی را کاملا تغییر میدهد آن هم بدون بازیگر و لوکیشن و حتی دوربین فیلمبرداری و در یک کامپیوتر در مجموعه نرمافزارها جهان را بهصورت مجازی آماده كرده و فیلم میسازد.
وی ادامه داد: برای اینكه این مرزها را به سمت هویتها و ارزشها و اعتقادات خودمان برگردانیم باید یك مواجه خلاقانه و مدبرانه با وقایع داشته باشیم یعنی باید موضوع هم خلاقانه و هم مدبرانه مواجهه داشته باشیم به معنای اینکه تدبیرهای لازم را برای عبور از این پیج و خمها تنظیم کنیم.
شاهسواری بیان كرد: همه ما امروز در بحثها به شدت درباره سینما و هنر و فقه و هنر حرف زدیم و من به لحاظ دیدگاه شخصی خود میگویم از نظر من سینما هنر نیست که هست، سینما صنعت نیست که هست، سینما تجارت نیست که هست و هر امری که هنر بود، صنعت و تجارت بود یعنی هر کدام مکانیزمهای درونی و بیرونی خاص خودشان را دارند. هنر به دیدگاههای شخصی و الهامات فرد بر میگردد و صنعت با مجموعهای از فنها موضوع را عرضه میکند و تجارت هم جزو ذات سینماست.
كشور بدون سینما محكوم به نابودی است
وی با بیان اینكه هر پدیده که این سه دارد باید ذیل تئوری قدرت برود، گفت: در این صورت باور میکنیم که یک کشور و تمدن بدون قدرت سینما چه بلایی سرش میآید و در جهان پرآشوب فعلی، ملت، تمدن و فرهنگ و کشوری که صدا و تصویر نداشته باشد محکوم به نابودی و حاشیهنشینی و تبعیت است و فقط با داشتن صدا و تصویر واقعی خلاقانه و مدبرانه است که میتوانیم در جهان حضور پیدا کنیم و حرف بزنیم و آن ذائقه و طعم مورد علاقه خود را به دیگران انتقال دهیم.
قدرت فرهنگی سینما را با ابزار سیاسی نگاه نكنیم
مدیر خانه سینما با تأكید بر اینكه به این قدرت فرهنگی کشور نباید با ابزار سیاسی نگاه کرد، گفت: متأسفم که ما همچنان با دیدگاه و ابزار سیاسی به حوزه فرهگ و هنر نگاه میکنیم و بهعنوان یک فرصتی برای استقامت و ماندگار داریم به آن صدمه میزنیم. با ین شیوه حتی در داخل امکان صدا و تصویر را از بین میبریم و خودمان را بخشی از موجودیت و سازمان ذهنی و روحی خودمان را نابود میکنیم.