به گزارش خبرنگار ایکنا، سینمای کودک یکی از گونههای پرمخاطب سینماست که همیشه تولیداتش در صدر جدول فروش قرار دارد. برای مثال اگر میزان فروش یک دهه گذشته سینمای آمریکا را بررسی کنیم درمییابیم آثار کودک بیش از نیمی از تولیدات پرفروش شامل میشوند، حتی برخی مواقع آثار این ژانر سینمایی، رکوردهای فروش را هم جابهجا میکند. آخرین نمونه از این اتفاق را دو ماه پیش شاهد بودیم که فیلم سینمایی «شیر شاه» توانست فروشی خیرهکننده در سراسر جهان داشته باشد، اما در سینمای ایران در دهههای اخیر این شکل از سینما فراموش شده است، درصورتیکه در دهه ۶۰ فیلمهای کودک همواره جزء پرفروشها بودند. برای نمونه فیلمهایی نظیر «دزد عروسکها»، «مریم و میتیل»، «گلنار» و... نمونههای خوبی در این زمینهاند. این آثار علاوه بر فروش خوب در آن دوره خاطرات خوبی را برای کودکان چندین دهه به ارمغان آوردند و بسیاری از ارزشهای اجتماعی را در قالب داستان به آنها آموختند. درباره دلایل کمتوجهی به این شکل از سینما در دو دهه اخیر بارها بحث شده، اما عمده این اظهارنظرها تنها در حد گفتوگوهای رسانهای باقی مانده و منتج به نتیجه خاصی نشده است. عدهای معتقدند سینمای کودک در همه جای جهان تحت تأثیر هالیوود قرار دارد، در صورتی که نمیتوان این نگاه را به صورت مطلق تعمیم داد، زیرا در سینمای اروپا بخشی به صورت ویژه به این ژانر سینمایی میپردازد. آنها احساس خطر کردهاند و میدانند کمکاری در این حوزه چه آسیبهایی در پی خواهد داشت. اگر به سالنهای سینما مراجعه کنید، درمییابید که کودکان در کنار والدین خود مخاطب آثاریاند که مناسب آنها نیست. این اتفاق شاید در زمان حال چندان حائز توجه نباشد، اما در ۱۵ سال بعد شاهد مخاطبانی هستیم که دیگر با کلیت سینما مشکل دارند.وقتی کودک به سالن سینما میآید، اولین چیزی که انتظار دارد این است که فیلمی کودکانه با دنیایی فانتزی ببیند، اما وقتی تصوراتش رنگ میبازد، ناخودآگاه از سینما بیزار میشود و این بیزاری تنها بخشی از ماجراست، زیرا وقتی کودک در آثار میهنیاش الگوهای ذهنیاش را نمییابد، به سراغ فیلمهای خارجی میرود و قهرمانانش در آثار آنها جستوجو میکند. این روزها ابرقهرمانهای غربی الگوی رفتاری کودکانمان شدهاند و این تسری تا آنجا پیش رفته است که عمده وسایل مربوط به کودکان اعم از لباس، کتاب، وسایل شخصی و... منقش به تصاویر این قهرمانان است اما آسیب تربیتی این مقوله شاید خارج از تصور باشد آن هم در فرهنگی که ظرفیتی بیانتها برای الگوسازی و الگوپردازی دارد. با توجه به اهمیت این موضوع به سراغ سینماگران کودک رفتهایم تا در این زمینه با آنها به گفتوگو بنشینیم و در پایان مروری بر چند اثر خاطرهانگیز ویژه کودکان داریم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک، درباره شرایط تولیدات سینمای ایران برای مخاطب کودک و نوجوان گفت: سینمای کودک وجوه مختلفی دارد که بخشی از آن، ایجاد فضای تفریح و سرگرمی، قسمتی مربوط به آموزش و بخشی هم مربوط به آشنا کردن کودکان با علوم جدید میشود. ما باید بتوانیم از طریق دنیای سینما، دانش کودکان را بیشتر کنیم. برای مثال دانشی مثل ارتباطات اجتماعی را میتوان از طریق آثار سینمایی به کودکان منتقل کرد. من معتقدم که سینما تأثیرگذارترین ابزار آموزشی برای کودک است. البته منکر تأثیر کتاب و دیگر ابزارهای آموزشی نیستم، اما تجربه نشان میدهد تأثیر فیلم و صنایع تصویری عمیقتر و پایدارتر است.دشواری ساخت آثار ویژه کودکترکمانی اظهار کرد: جذب کودک و نوجوان در سالن سینما، کاری بسیار سخت است، چرا که کودک اگر فیلم را دوست نداشته باشد، آن را تماشا نمیکند و مثل بزرگسالان نیست که شاید تا پایان فیلم با آن همراه شود؛ بنابراین ما به عنوان بزرگسالانی که در حوزه کودک فعالیت میکنیم مسئولیتهایی داریم و باید این نکته را در نظر داشته باشیم که فیلمی که برای کودکان ساخته میشود در ابتدا باید سرگرمی را برای کودکان به ارمغان بیاورد و بعد با ایجاد فضای مفرح به او آموزش دهد.این کارگردان بیان کرد: توجه به این نکته ضروری است که کودکان این نسل از آموزش مستقیم بیزارند. از همین رو کودک به تماشای فیلمی که مستقیمگویی میکند نمینشیند. فیلمساز وظیفه دارد که با ترفندهای مختلفی که میشناسد، ابتدا کودک را مجذوب فیلم و پیامهای تربیتی را به طور غیرمستقیم و در دل داستان به او القا کند.نیازی به الگوبرداری از دیگران نیست
محقق از مراکز قصهشناسی در جهان به ایران میآیند و با برنامهریزی گسترده و بودجه کافی، مَتلها و قصههای ایرانی را جمعآوری و این قصهها را به دیگر نقاط جهان ارسال میکنند و بعد میبینیم با اقتباس از فرهنگ ما و بهروزرسانی داستانهای کهن ایرانی، افسانههای زیبای کشور ما در دیگر نقاط جهان ارائه میشوند. در حالی که ما خودمان قدر گنجینهای را که داریم، نمیدانیم
ترکمانی درباره لزوم توجه به فرهنگ بومی کشور، هنگام ساخت فیلم کودک گفت: ما در فرهنگ بومی خود به قدری زمینههای جذاب داریم که نیازی به الگوبرداری از دیگر کشورها نداریم، اما متأسفانه در حوزه انتقال فرهنگ خودمان به کودکان، کمکاری کردهایم. برای مثال گروهی محقق از مراکز قصهشناسی در جهان به ایران میآیند و با برنامهریزی گسترده و بودجه کافی، مَتلها و قصههای ایرانی را جمعآوری و این قصهها را به دیگر نقاط جهان ارسال میکنند و بعد میبینیم با اقتباس از فرهنگ ما و بهروزرسانی داستانهای کهن ایرانی، افسانههای زیبای کشور ما در دیگر نقاط جهان ارائه میشوند. در حالی که ما خودمان قدر گنجینهای را که داریم نمیدانیم.ترکمانی تأکید کرد: زمانی قصههای «مشتی گلین خانم» در کشور ما جمعآوری شد، اما هیچ ناشری حاضر به چاپ کتاب نشد و این اثر به آلمان رفت و به زبان آلمانی چاپ شد و تازه ما آن زمان دریافتیم که این قصهها چقدر ارزشمندند و دوباره به چاپشان اهتمام ورزیدیم. فرهنگ فولکلور ما پر از گنجینههایی است که باید از آنها استفاده کنیم. باید یاد بگیریم که به خود متکی باشیم و از ادبیات و فرهنگ خودمان برای تولید آثار استفاده کنیم زیرا ادبیات ما قابلیتهای دراماتیک زیادی دارد.نقش آموزش و پرورش در ارتقای سینمای کودک کلیدی است
ترکمانی درباره نقش آموزش و پرورش در ارتقای سینمای کودک گفت: آموزش و پرورش نقشی کلیدی دارد و میتواند با ایجاد زنگ سینما، تماشای فیلم و بعد تحلیل کردن آن اثر، کودکان را به تماشای آثار سینمایی ترغیب کند. ضرورت توجه به آسیبشناسی در حوزه کودک، باعث تشکیل مرکز توسعه کودکان و نوجوانان شد و در این مجموعه تلاش بر این است که اتفاقات خوبی برای سینمای کودک رقم بخورد.
بیتا منصوری، تهیهکننده سینما، که در سالهای اخیر تهیهکنندگی دو فیلم «قهرمانان کوچک» و «پاستاریونی» بهعنوان دو فیلم پرفروش سینمای کودک و نوجوان را برعهده داشته است درباره اینکه آیا تمایل به تهیهکنندگی فیلم کودک دیگری پس از دو تجربه موفق اخیر خود دارد یا خیر هم گفت: حوزه کودک بسیار حوزه خطرناکی است و نمیشود با بودجه شخصی به آن ورود کرد برای مثال هرچند از «پاستاریونی» استقبال خوبی شد، ولی حتی هزینههای ساخت آن با درآمدش همخوان نبود در چنین شرایطی چرا باید وارد این حوزه شویم؟
سهلانگاری در حوزه اکران فیلم کودک
وی تأکید کرد: این شرایط سخت در حالی است که هیچ کس از این سینما حمایت نمیکند منظورم اصلاً این نیست که از من حمایت شود بلکه این فیلم کودک است که باید مورد حمایت قرار بگیرد. اکران فیلم کودک همواره با سهلانگاری همراه است، همه اینها باعث میشود که سینماگران رغبتی برای ورود به این حوزه نداشته باشند.
سیدجواد هاشمی، فیلمساز کودک و بازیگر سینما، نیز در این زمینه گفت: متأسفانه تعداد فیلمهایی که برای اکران در این حوزه تولید شده است، بسیار کم است و باید یک سازوکار مناسب فراهم شود تا با حمایت از سینمای کودک آثار مناسبی برای گیشه تولید شود باید برای سینمای کودک و نوجوان تعریف درستی وجود داشته باشد تا بر اساس آن فیلمهایی که مناسب اکران شود.
این کارگردان سینمای کودک و نوجوان ادامه داد: متأسفانه تعداد فیلمهایی که برای اکران در این حوزه تولید شده است، بسیار کم است و باید یک سازوکار مناسب فراهم شود تا با حمایت از سینمای کودک آثار مناسبی برای گیشه تولید شود.
فیلم کودک باید قابل رقابت با سایر آثار باشد
وی توضیح داد: در حال حاضر ما نیازمند تولید فیلمهای کودک و نوجوان هستیم که بتواند مخاطب را به سینما جذب کند، تا بتوانیم در هر فصل از اکران یک فیلم خوب پرفروش داشته باشیم که بتواند قابل رقابت با دیگر آثار سینمایی که به گیشه راه پیدا میکنند، باشد.
هاشمی در پایان گفت: البته قبول دارم که سینمای کودک به اندازهای فیلم ندارد که بتواند محتوای لازم برای مخاطبان را تأمین کند به همین دلیل مخاطب گاهی مجبور میشود بین بد و بدتر فیلمی را برای تماشا انتخاب کند، اما این نوید را میدهم که در آینده فیلمهای مناسبی را برای این طیف از مخاطبان سینما تولید کنیم.
الهه رضایی، مجری برنامههای کودک و نوجوان، درباره علت رکود سینمای کودک و نوجوان پس از دوران طلایی خود در دو دهه گذشته اظهار کرد: این رکود نیاز به کارشناسی دارد، اما فیلمسازی براساس نیاز و علاقهمندی کودکان برای آنها لازم است، اتفاقی که متأسفانه هماکنون کمتر رخ میدهد. در سالهای اخیر بیشتر تولیدات سینمایی درباره کودک است، در صورتی که فیلم کودک در گام اول باید برای کودک ساخته شود.این هنرمند رونق سینمای کودک و نوجوان در دهه ۶۰ را در نتیجه شناسایی نیازها و ذائقه آنها دانست و گفت: در این دهه تلاش میشد با کودک به زبان کودکانه و براساس نیازهایش ارتباط برقرار شود. این موضوع در ساختار و محتوای برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که برای کودکان آن دوره ساخته میشد، کاملاً مشهود بود و آثار سینمایی هم مورد استقبال این مخاطبان قرار میگرفت.رضایی در پاسخ به این که کدام یک از رویکردهای «برای کودک» و «درباره کودک» باید مورد توجه سینمای کودک امروز باشد، گفت: به نظرم هر دو رویکرد لازم است و باید هر دو را در دستور کار قرار دهیم. زیرا باید تعامل کودک با موضوعات و حوزههای مختلف در زندگی فردی و اجتماعی را بشناسیم تا برنامهسازی برای آنها سادهتر شود.
بر اساس دانش روانشناسی کودکان دارای سنین ۳ تا ۷ سال طبق آموختههایشان در آینده رفتار خواهند کرد، بنابراین هر چقدر در این مقطع سنی برای او خوراک تصویری و آموزشی بهتری فراهم کنیم، در آینده هم بهتر نتیجه خواهیم گرفت
این مجری سیما با تأکید بر توجه به اصول روانشناسانه و علمی در تربیت کودکان بیان کرد: بر اساس دانش روانشناسی کودکان دارای سنین ۳ تا ۷ سال طبق آموختههایشان در آینده رفتار خواهند کرد، بنابراین هر چقدر در این مقطع سنی برای او خوراک تصویری و آموزشی بهتری فراهم کنیم، در آینده هم بهتر نتیجه خواهیم گرفت. این ویژگی میتواند در حوزه تبلیغات دینی و قرآنی نیز مدنظر قرار گیرد. به این معنا که کودکان اگر از کودکی بتواند مخاطب کارهای دینی باشند مطمئناً در آینده نیز سلیقهشان به سمت کارهای مورد نظر سوق پیدا خواهد کرد.رضایی افزود: کودکان و نوجوانان نیاز به آموزشهای فرهنگی صحیح و مفید دارند و این گروه سنی بسیار مهم هستند و باید به نیاز آنها به درستی توجه کرد و پاسخ داد. نیاز کودکانه نیز دو وجهه دارد. در شکل اول باید به جذابیت تولیدات توجه شود تا کودک به واسطه زیباییهای بصری جذب کار شود و در شکل دوم کارهایی که به معنا توجه دارند و برای کودکان خط سیر فکری مشخص میکند.این مجری تلویزیون در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان به واسطه کارهای کودک مفاهیم دینی و قرآنی را در هنر هفتم اشاعه داد، تصریح کرد: همان گونه که پیشتر گفتم سینمای کودک محلی است برای تربیت مخاطبان سینما. این نکته را به خوبی در آثار مطرح سینمای جهان نیز میتوانیم مشاهده کنیم که چگونه تبلیغات تبشیری خود را در قالب کارهای کودک به بینندگان خود منتقل میکنند. این شکل از کار نیز به شکل کاملا ظریفی انجام میشود. این رویکرد میتواند در سینمای ما نیز میتواند مد نظر قرار گیرد به ویژه که ما در حوزه کارهای قرآنی داشتههایی داریم که میتوان از آن به خوبی در حوزه سینمای کودک بهره برد.وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: امیدوارم برنامهسازانی که موقعیت مناسب برای فعالیت در حوزه کودک پیدا نمیکنند، در شرایطی مناسب امکان تولید آثار خود برای کودک و نوجوان را به دست آورند. این فیلمسازان هریک از زاویه نگاه خودشان برای کودکان فیلم میسازند و این تنوع برای سینمای کودک و نوجوان لازم است. در همین رابطه باید اضافه کنم که ورود سینماگران با سابقه و مطرح در سینمای کودک میتواند اتفاقات بسیار خوبی را برای سینمای ما رقم بزند، چون اعتبار آنها کمک میکند تا آثار تولیدی به شکل جدیتر مد نظر قرار گیرد.این مجری کودک در پایان گفت: اعتلا و رونق سینمای کودک به لحاظ اقتصادی نیز برای سینما سود آور خواهد بود، اتفاقی که به خوبی در سینمای جهان دیده میشود، تنها باید شرایط را همانند گذشته فراهم آورد تا آثار تولیدی به شکلی مطلوب روانه سینما شود.
ساره شفیعیپور، فیلمساز کودک، نیز درباره شرایط تبلیغ دینی در سینمای کودک گفت: سینمای کودک معیارهای خاص خود را دارد، زیرا نمیتوان آن گونه که برای بزرگسالان تبلیغات انجام میشود برای کودکان نیز همان رویکرد را لحاظ کرد، اتفاقی که متأسفانه در سینما و تلویزیون ما رخ میدهد.وی افزود: من چند اثر کودک تولید کردهام که در آن به موضوعات دینی و قرآنی پرداختهام. برای مثال دو فیلم برای آستان قدس با عنوان «پنجره فولاد» و «چراغ گنبد» ساختم که با زبانی کودکانه موضوعی قرآنی را مدنظر قرار داده بود. من در این آثار سعی کردم هم از تجربه کودکی خودم و هم از تجربه اطرافیانم استفاده کنم.این انیماتور ادامه داد: در کار کودکانه مهمترین شرط این است که کودک احساس نکند به وی پیامی تلقین میشود یا اینکه پیام به شکل سطحی به او ارائه میشود. کودکان بسیار فهیماند و کوچکترین کارها را ارزیابی میکنند. برای همین وقتی ما پیامی را از نگاه خودمان به کودکان منتقل میکنیم، آن کار با استقبال تماشاگران مواجه نمیشود.این فیلمساز تأکید کرد: جدا از نحوه پیامرسانی باید این نکته را مدنظر قرار داد که کودکان علاقهمند به کشف و شهود هستند. به همین جهت وقتی پیامی به کودک داده میشود باید شکلی معماگونه داشته باشد تا پس از کشف و شهود با آن ارتباط عمیقی برقرار کند.شفیعیپور ابراز کرد: یکی از شرایط رشد انیمیشنهای دینی در حوزه کودکان حمایت نهادهایی چون کانون پرورش فکری کودکان است که میتواند ضامن خلق آثار خوب در این حوزه باشد. در همین رابطه انیمیشنی با عنوان «شب ترسناک» آماده پخش دارم که ۱۰ دقیقهای است و به زودی رونمایی میشود.فرزاد اژدر، کارگردان سینما و تلویزیون، در پاسخ به این سؤال که آیا سینمای کودک، محلی مناسب برای توجهات قرآنی است؟ گفت: اتفاقاً در این حوزه بیش از دیگر بخشها باید چنین ملاحظاتی را مدنظر قرار داد. البته وقتی از توجهات قرآنی در سینمای کودک حرف میزنیم منظور این نیست که آیهای خاص را در فیلم بیان کنیم، زیرا این نوع بهرهگیری از قرآن در سینمای کودک به هیچ وجه جوابگو نیست.این فیلمساز ادامه داد: کودکان نمیتوانند با فیلمی که به مضامین قرآنی به صورت مستقیم اشاره میکند نمیتوانند ارتباط برقرار کنند، زیرا آنها این مفاهیم را به شکل مطلوب درک نمیکنند که بخواهند از آن تأثیر بگیرند. این معضل نیز متأسفانه اتفاقی رایج در برخی برنامه نمایشی و غیرنمایشی سیماست، ولی با وجود تذکرهای فراوان اهمیتی به این اشتباهات داده نمیشود.کارگردان فیلم «سلام بر فرشتگان» تأکید کرد: این نکته را باید به صورت روشن بیان کنم که منظور من این نیست که بگوییم استفاده از آیات کلام الله در برنامههای غیرنمایشی کودک امری اشتباه است بلکه باید به گونهای به این موضوع نگاه کرد که مفاهیم آیات و آموزههای آن بر دل و جان مخاطب رسوخ کند و مفهوم آن برای کودکان به شکل ملموس و قابل درک باشد.اژدری یادآور شد: موضوعی دیگری که در تولیدات قرآنی کودکان باید مد نظر قرار گیرد به لحن گوینده برمیگردد، چون کودک نیز همانند دیگر اقشار معمولاً با آثاری که بیانی نصیحت گونه دارد و به اصطلاح میخواهد از بالا به بیننده نگاه کند ارتباط برقرار نمیکند. با این توضیح پیشنهاد میکنم وقتی در این حوزه کار میکنیم از نگاه کودکان به موضوعات بنگریم تا بتوانیم پیام را به کودکان منتقل کنیم.وی تأکید کرد: دنیای کودکان به شدت فانتزی است و با هر چیز فانتزی ارتباط برقرار میکند. پس در سینمای کودک اگر به قصص قرآنی توجه شود. معتقدم دنیای فانتزی کودکان آن را به راحتی میپذیرد. مطلب دیگر اینکه تماشاگر کودک وقتی با این دست مفاهیم آشنا میشود ناخودآگاه در بزرگسالی نیز به این قبیل موضوعات واکنش نشان میدهد. برای مثال کودکان دهه ۵۰ و ۶۰ با فیلمهای دفاع مقدسی خاطرات فراوان دارند. برای همین با آثاری اینچنینی ارتباط برقرار میکنند، برخلاف کودکان دهه ۷۰ یا ۸۰ که عموماً نگاهی مطلوب به این دست موضوعات ندارند.اژدری در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر اینکه فیلمسازی که میخواهد فیلم قرآنی در حوزه سینمای کودک بسازد، باید چه شرایطی داشته باشد؟ گفت: فیلمساز کودک باید در حوزه حرفهای بالاترین استانداردها را داشته باشد. این گفته درست برخلاف تصور عدهای است که فیلمساز کودک را جدی نمیگیرند! درضمن فیلمسازی که در این حوزه کار میکند باید درباره مفهوم مورد نظر خود تحقیق فراوان داشته باشد و تنها با اتکا به یک فیلمنامه، کارش را جلوی دوربین نبرد.وی با بیان اینکه شرایط فیلمسازی بسیار دشوار شده است، گفت: بعد از ساخت فیلم سینمایی «وروجکها» هنوز نتوانستهام کاری را جلوی دوربین ببرم، زیرا عنوان فیلمساز کودک باعث شده، پیشنهادات سینمایی به من زیاد نباشد، این مسئله نیز بسیار دردآور است که فیلمسازی که سه کار کودک کرده و فیلمهایش در گیشه نیز موفق بوده، چرا نباید پیشنهاد کار داشته باشد، متأسفانه وقتی با تهیهکنندگان صحبت میکنم آنها میگویند بهتر است آثار جدی تولید کنند.اژدری افزود: وقتی سرمایهگذاران یا برخی تهیهکنندگان هنوز فیلم کودک را جدی نمیدانند دیگر چه انتظاری از این ژانر سینمایی داریم، در این میان تنها کودکان هستند که حقشان نادیده گرفته شده و به نوعی از سینما رفتن محروم شدهاند.این فیلمساز ادامه داد: درباره سینمای کودک یک تصور اشتباه وجود دارد آن هم اینکه، این ژانر سینمایی مخاطب لازم را ندارد، درصورتیکه اینگونه نیست، چون همیشه فیلم کودک جزء کارهای پر مخاطب سینما بوده است، به شرطی که شرایط اکران عادلانه برای آن در نظر گرفته شود، چون وقتی فیلمی تنها با چند سالن به نمایش درمیآید، نباید انتظار چندانی از آن داشت.
سیروس حسنپور، کارگردان فیلم کودک، به عنوان آخرین سینماگری که نظرش در این گزارش آمده؛ با بیان اینکه برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان یک ضرورت است، اظهار کرد: نظر من درباره جشنواره فیلم کودک معطوف به این دوره نمیشود، بلکه در تمامی دورهها چنین باوری دارم که هر جشنوارهای که برگزار میشود به نوبه خود حرکتی رو به جلو است که انرژی را به سینما تزریق میکند. البته ممکن است هر جشنواره ضعفهای خاص خود را داشته باشد، اما برگزاری هر جشنوارهای از نبودش بهتر است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه جشنواره کودک دغدغه مسئولان نیست. نتیجه این رویکرد نیز وضعیت نابسامان سینمای کودک است، اما در ایام برگزاری این جشنواره حداقل به مدیران تذکر داده میشود که چنین جشنوارهای وجود دارد که شاید همین تذکر سبب ساخته شدن چند فیلم کودک شود که در جای خود فرصتی ارزشمند است.
این فیلمساز نگاه مقطعی و گذرا به موضوعات را آسیب جدی سینمای کشور توصیف کرد و گفت: جدا از مزیتهایی که میتوان برای برگزاری جشنواره نام برد، باید به این نقصان هم اشاره کرد که متأسفانه ما مردمی هستیم که نگاه مقطعی به موضوعات مختلف داریم، یعنی تنها در زمانهایی خاص یاد موضوع مورد نظر میافتیم. درباره جشنواره فیلم کودک نیز وضعیت بدین منوال است که تنها در مدت برگزاری جشنواره است که فیلم کودک سر زبانها میافتد، اما فردای روز اختتامیه همه چیز به فراموشی سپرده میشود.
حسن پور درباره جایگاه مفاهیم دینی در سینمای کودک چنین توضیح داد: من با بخشهای مختلفی که در جشنوارهها به اسم بخشهای دینی یا ارزشی نامگذاری میشود موافق نیستم، چون معتقدم این دستهبندیها به کلیت کار شکلی سفارشی میدهد. در ضمن این خط کشیها سبب میشود دایره فعالیت مفاهیم دینی محدود شود.
ژانر کودک پتانسیل بسیار بالایی در پرداختن به قصص قرآنی دارد زیرا داستانهای قرآن میتواند در سینمای کودک به زیبایی تصویر شود. نکته دیگر اینکه از مفاهیم قرآنی هم میشود با ظرافت در برداشتهای دینی استفاده کرد
وی درباره قصص قرآنی و توانایی سینمایی کودک در پرداختن به آن تصریح کرد: ژانر کودک پتانسیل بسیار بالایی در پرداختن به قصص قرآنی دارد زیرا داستانهای قرآن میتواند در سینمای کودک به زیبایی تصویر شود. نکته دیگر اینکه از مفاهیم قرآنی هم میشود با ظرافت در برداشتهای دینی استفاده کرد.
خانه دوست کجاستفیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی عباس کیارستمی محصول سال ۱۳۶۵ است. این فیلم پاره اول از سهگانه کوکر است؛ دو فیلم دیگر زیر درختان زیتون و زندگی و دیگر هیچ هستند که پس از این فیلم ساخته شدند. فیلم خانه دوست کجاست ممکن است اقتباسی از داستان کوتاه «چرا خانم معلم گریه کرد؟» باشد که به ادعای نویسنده آن بهروز تاجور پس از به توافق نرسیدن با کیارستمی نامبرده اقدام به تولید فیلم بدون اجازه وی کرده است. این ادعا پس از پخش فیلم در پارهای از جراید مطرح و از طرف عباس کیارستمی تکذیب شد. خانه دوست کجاست در فهرست ۵۰ فیلمی که باید قبل از ۱۴ سالگی دید از دید بنیاد فیلم بریتانیا قرار دارد. خانه دوست کجاست پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو را در سال ۱۹۸۹ به دست آورد. در خلاصه داستان فیلم آمده؛ یک بچه مدرسهای متوجه میشود که دفتر دوستش را به اشتباه برداشته است؛ بنابراین از خانه بیرون میرود تا او را پیدا کند و دفتر را به او پس دهد، اما راهی دشوار و دراز در پیش است و فرصتی اندک.
گلنارگلنار فیلمی ایرانی محصول ۱۳۶۷ به کارگردانی کامبوزیا پرتوی است. در خلاصه داستان این فیلم آمده؛ گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی میکند. روزی به کنار چشمه میرود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود میبرد. گلنار در پی دستمال به جنگل میرود و راه را گم میکند و گرفتار خاله خرسه میشود. خرسها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه میدارند. پدربزرگ و مادربزرگ به کمک اهالی به دنبال گلنار میگردند، اما او را نمییابند. خاله قورباغه خود را به گلنار میرساند و با هم نقشهای برای فرار میکشند. گلنار به خرسها میگوید به شرطی پیش آنها میماند که یک سبد بزرگ کلوچه دستپخت او را برای خانوادهاش به روستا ببرند. خرسها میپذیرند. گلنار در سبد کلوچه پنهان میشود و بدین ترتیب همراه خرس به خانهشان بازمیگردد.
دزد عروسکها
دزد عروسکها فیلمی به کارگردانی محمدرضا هنرمند و بازیگری اکبر عبدی، آزیتا حاجیان و مهراوه شریفینیا محصول سال ۱۳۶۸ است. مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خریداری یک خانه بچههایش را از دردسرهای صاحب خانهشان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه که بیرون از شهر زندگی میکند و نمیخواهد آنها روی آرامش به خود ببینند. این فیلم توانست با یک ترانه معروف و ساده در ذهن همه مخاطبان دهه شصتی جا خوش کرده است. این فیلم با فروش ۲۴ میلیونی در سال ۶۹ توانست عنوان پرفروشترین فیلم سال را به خود اختصاص دهد.
قصههای مجید
قصههای مجید عنوان مجموعهای تلویزیونی بر پایه کتابی با همین نام (قصههای مجید) از هوشنگ مرادی کرمانی است. قصههای مجید در محیط کرمان نگارش شده است و روایت گر لحظههای کودکی به نام مجید است که با مادربزرگش (بیبی) زندگی میکند بعدها مجموعهٔ تلویزیونی از روی آن ساخته شد که محیط قصه را به اصفهان منتقل کرد و در دهه هفتاد خورشیدی در برنامهٔ کودک و نوجوان از صدا و سیمای ایران پخش شد.
از کاراکترهای اصلی این کتاب و مجموعه میتوان به «مجید» و «بیبی» اشاره کرد. مجموعه تلویزیونی قصههای مجید از محبوبیت خاصی در میان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان برخوردار شده بود. کارگردان این مجموعه تلویزیونی، کیومرث پوراحمد، کارگردان نامآشنای ایرانی است. قصههای مجید جایزه کتاب برگزیده سال ۱۳۶۴ را به خود اختصاص داده و تا سال ۱۳۷۳ دوازده بار تجدید چاپ شدهاست.
الو الو من جوجوامالو الو من جوجوام فیلمی برای کودکان محصول سال ۱۳۷۳ به کارگردانی مرضیه برومند است. در خلاصه داستان این فیلم آمده؛ خانمبزرگ مصمم است تا گردنبند معروف به «آینه جادو» را به نوهاش ریحان ببخشد، اما نیمتاج خانم دختر طردشده خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردن بند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل صمیمی (عروسکساز نمایش کودکان) و ساکن منزل خانمبزرگ شده و از صحنه دور میشوند در حالیکه عروسکهای جوجو و میو نیز سوار ماشین هستند. عروسکها، گردنبند را پس گرفته و رهبری عملیات گرفتاری سارقان را عهدهدار میشوند و با یاری سازندهشان، موفق میشوند تا گردنبند، مطابق خواست مادربزرگ به ریحان برسد.
کلاه قرمزی و پسرخاله
فیلمی ایرانی به کارگردانی ایرج طهماسب و محصول سال ۱۳۷۳ است. در این سال قیمت بلیط ۵۰ تومان و در گرانترین قیمت ۸۰ تومان بود که فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله در عرض حدود سه ماه با قیمت میانگین بلیط ۸۰ تومان توانست در اکران تهران به رقم ۱۷۱ میلیون تومان دست یابد. یعنی با احتساب میانگین بلیط ۵۰۰ تومانی در سال ۱۳۸۱ رقم فروش فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله چیزی حدود ۱ میلیارد تومان و با در نظر گرفتن بلیط 10 هزار تومانی سال ۱۳۹۸ تقریباً ۴۰ میلیارد تومان میشود، پس میتوان این فیلم را پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران قلمداد کرد. صداپیشگی اصلی این فیلم را حمید جبلی بر عهده داشت و عروسکگردان ارشد این فیلم نیز دنیا فنیزاده بود. در خلاصه داستان فیلم آمده؛ کلاه قرمزی که بزرگ شده، مشغول تحصیل است، اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظه برنامه آقای مجری تصمیم میگیرد تا روانه تلویزیون شود.
خواهران غریبخواهران غریب فیلمی ایرانی به کارگردانی کیومرث پوراحمد و بر اساس رمان خواهران غریب اریش کستنر است که در سال ۱۳۷۴ به نمایش درآمد. در خلاصه داستان این فیلم آمده: نرگس و نسرین دو دختر دبستانی در جشن مدرسهها یکدیگر را میبینند و پی میبرند که خواهران دوقلو هستند و پدر آهنگسازشان در گذشته از مادر آنها که خیاطی میکند، جدا شده بوده، اما این ماجرا را هرگز به آنها نگفته بودند. یکی از آنان نزد مادرشان و دیگری نزد پدرشان زندگی میکرده است. آنان تصمیم میگیرند تا جایشان را عوض کنند، به دلیل شباهت بسیار این دو خواهر دوقلو پدر و مادر متوجه موضوع نمیشوند. پدر قراراست با همکار و نامزدش، ثریا ازدواج کند. دخترها تصمیم میگیرند ثریا را از این کار بازدارند که پدر و مادرشان دوباره باهم ازدواج کنند، دخترها وانمود میکنند که گم شدهاند تا پدر و مادر برای یافتن آنها با یکدیگر دیدار کنند و به اجبار با هم به دنبالشان بگردند. بچهها که در خانه مادربزرگ پنهان شدهاند با همکاری مادربزرگ موفق به انجام این کار میشوند. پدر و مادر که تا صبح با خودرو همه جای شهر را گشتهاند و دیگر اختلافات را کنار گذاشتهاند، به خانه مادربزرگ میآیند. دو خواهر باعث میشوند که خانواده دوباره شکل بگیرد.خواهران غریب کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین فیلم از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۵، کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین پوستر از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۵ و کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین عکس فیلم از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۵ بود.
دوندهدونده فیلمی ایرانی به کارگردانی امیر نادری و محصول سال ۱۳۶۳ و اولین فیلم ایرانیِ پس از انقلاب ۱۳۵۷ است که توانست توجه جهانیان را به سینمای ایران جلب کند. امیرو نوجوان تنهایی است که رؤیایش سفر به آن سوی خلیج فارس و آزادی است. او بطریهای خالی، قوطی و چیزهایی از این دست را از میان زبالهها جمع میکند و میفروشد و با واکس زدن کفش خارجیهای مقیم آبادان روزگار میگذراند. امیرو کمکم به کلاس درس شبانه میرود و الفبا را یاد میگیرد. دوند، برندهی جایزه بالن طلایی جشنواره سهقاره نانت ۱۹۸۵، جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم سنگاپور ۱۹۸۵ و برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم کودکان سینه جونیور ۲۰۰۰ است.رنگ خدارنگ خدا فیلمی ایرانی به کارگردانی مجید مجیدی است. رنگ خدا چهارمین ساخته بلند مجید مجیدی است. محمد رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمیگردد. استیفان هلدن در نگاهی مشابه ابرت در ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۹ در نیویورک تایمز مینویسد: این فیلم در حد بالاترین درجه وضوحی که یک فیلم ممکن است بدان برسد، نشان میدهد که رسالتی دینی دارد، اما تجربهای ژرف از تأمل در جهان طبیعی را در اختیار ما قرار میدهد. فیلم رنگ خدا گوهری دیگر است که از سرچشمهای واحد، یعنی از یکی از پویاترین سینماهای ملی جهان به ما عرضه شده است. فیلم رنگ خدا در ایالات متحده آمریکا از راه فروش در حدود فقط سی سینما حدود دو میلیون دلار به دست آورد. با توجه به قیمت ناچیز بلیط آن، این مبلغ، برای هر سینمای خاورمیانهای و بسیاری از سینماهای دیگر به جز فیلم تایوانی آنجلی که اسکار سال ۲۰۰۰ را گرفت بیسابقه است.جایزه بهترین فیلم انجمن منتقدان فیلم اروگوئه ۲۰۰۲، نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث ۲۰۰۱، نامزد جایزه کلوترودیس بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه ۲۰۰۱، نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان دایره منتقدان فیلم لندن ۲۰۰۱، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بینالمللی فیلم سینه مانیلا ۲۰۰۰، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم سینه مانیلا ۲۰۰۰، فیلم سوم دایره منتقدان فیلم بوستون ۲۰۰۰، نامزد بهترین فیلم بینالمللی جوایز هنرمند جوان ۲۰۰۰، برنده جایزه بزرگ و جایزه تماشاگران جشنواره فیلم والنسین ۲۰۰۰، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر و... بخشی از افتخارات این فیلم را تشکیل میدهد.
تنهای تنهای تنها
تنهای تنهای تنها فیلمی ایرانی به کارگردانی احسان عبدیپور است که اولین بار در بهمن ۱۳۹۱ به نمایش درآمد. این فیلم داستان پسربچهای است که راهی سازمان ملل میشود تا پیام صلح ایرانیان را به رئیسجمهورهای جهان برساند و همچنین از حقوق کشورش دفاع کند. البته صحنه حضور وی در سازمان ملل به نمایش درنمیآید، بلکه بیانیه وی خطاب به خانوادهاش و دوستانش در فیلم خوانده میشود. این فیلم جایزه خلاقیت و استعداد درخشان ویژه فیلمسازان اول را در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران در سال 1392 دریافت کرد.
انتهای پیام