به گزارش ایکنا؛ کتاب و کتابخوانی همواره در زمره مسائل بسیار مهم برای یک کشور تلقی میشود و اگر بخواهیم سطح فرهنگ یک کشور را بسنجیم شاید بی راه نباشد که ببینیم در آن کشور سرانه مطالعه برای هر فرد چقدر است و مردم چقدر نسبت به کتابخانه رفتن و ... اقبال نشان میدهند، در کشور ما نیز کتابخانههای مختلفی اعم از عمومی و دانشگاهی و ... وجود دارد که در آنها صدها و هزاران جلد کتاب در موضوعات مختلف میتوان یافت، اما به نظر میرسد یکی از نقاط ضعف این کتابخانهها نداشتن سیستمی برای جستوجوی کتاب باشد.
این مسئله موجب شده تا حجت الاسلام رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در کانال تلگرامی خود به ارائه یادداشتی با عنوان «چرا یک نرم افزار کتابخانهای آنلاین متحد میان کتابخانهها و مراکز محتوا دار وجود ندارد» بپردازد و رویه فعلی را به بوته نقد بکشاند که در ادامه متن آن تقدیم میشود.
چگونه یک کشوری در دنیای امروز میتواند ادعای ترقی و تحول داشته باشد، در حالی که در بین این همه کتابخانهاش، کتابخانههای قدیم و جدید، کتابخانههای مجلس و دانشگاه و ملی و غیره و غیره، یک سیستم متحد آنلاین برای ارائه ندارد؟
یک سرمایه محدود که با جان کندن فراهم آمده، با وقف هزاران فرد در طول سالیان برآمده، امروز هر کدام در گوشهای خاک میخورد، بدون آن که دیگری بداند فلان کتاب در کجا است و چگونه میتوان آن را به دست آورد. البته ادعا زیاد است، نرم افزارهای مدعی هم کم نیستند، اما امروز اگر شما همزمان بخواهید، به صورت آنلاین دارایی این همه کتابخانه را ببینید و کتاب دلخواه خود را به دست آورید، چه خواهید کرد.
یک نمونه نرم افزار آفلاین برای این کار مانند lib.ir هست که آفلاین است و محدود که هر چند ماه یا چند سالی، فهرستی از کتابخانهای میگیرد و نمایش مختصری از آن میدهد. اما این که مثلا، دهها کتابخانه دانشگاه تهران، نزدیک به یک میلیون جلد کتاب دارد، یا دایرةالمعارف بزرگ اسلامی که بیش از این دارد، یا کتابخانه آستان قدس که همه بله همه سرمایهاش از پول وقف و نذر است، چطور به صورت متحد یک برنامه مشترک ندارند؟
کتابخانه مرعشی که صدها هزار جلد کتاب چاپی و دهها هزار خطی دارد، چطور تحت یک برنامه قابل سرچ نیست. اصلا محتوا پیش کش، یک برنامهای که بتواند دارایی همه کتابخانههای بزرگ را در حد دیتای مختصر و فهرستی یک جا ارائه دهد وجود ندارد. جالب است که این کار حتی بین کتابخانههای دانشگاههای دولتی هم نیست، چه رسد به این که با کتابخانههای دانشگاه آزاد یا بقیه مراکز آموزش عالی همراه باشد، یا همه پایان نامهها را هم یک جا در بر داشته باشد.
بزرگترین مرکز پایان نامهای کشور، فقط اندکی بیش از ۴۰۰ هزار پایان نامه دارد. در حالی است که شمار پایان نامهها باید تا چندین برابر و به نظرم قریب به سه میلیون باشد. اما ما یک نرم افزاری که بتواند همه اینها را در کنار کتابها ارائه دهد نداریم.
بارها نوشتهام، نورمگز تنها امید درباره مقالات است، اما آن نیز برنامه کاملی نیست و باید در کنار همه کتابها در یک برنامه متحد باشد. ضعف مدیریت ما، در کنار ضعف برنامه نویسی، آن هم در غیاب صدها هزار دانشجوی زبده و مشکل رفتنشان از کشور و عدم حمایت از باقی مانده، مشکل اصلی ما است.
مشکلتر از این مشکل، ذهنهای بسته، دستهای خالی از پول در این امور و خرج نکردن مقدار پول در دسترس است که کسی دلش نمیآید خرج کند. تغییر مدیریتها و نابودی برنامهها با آمدن مدیر جدید، مشکل دیگر ما است و این به معنای نداشتن استراتژی معین در این زمینه است.
در یک کلمه، بیعرضگی ما مهمترین عامل است، این که کسی پس یک مدیر کتابخانه بر نمیآید که در تابستان دو ماه کامل تعطیل کند و کسی نتواند به او اعتراض کند. بدتر این که در سایر ایام سال هم در حکم تعطیل باشد و بعد هم من کاربر جرات نکنم اسمش را اینجا بیاورم، چون اگر بیاورم همان یک نسخه خطی را هم که سالانه میتوانم بگیرم، نخواهم توانست.
یادم رفت بگویم، مشکل مدیریت مهندسهای کشور بر همه امور است که کمتر عقل کتاب دارند و مشکل این است که باقی مانده مدیران هم یا عقل کتاب و نشر و برنامه و نرم افزار ندارند یا اگر دارند، آن قدر در فکر محدودیتها و خود سانسوریها و ممنوعیتها و محرومیتها هستند که بیشتر فکر نداشتنها را میکنند تا داشتنها را.
انتهای پیام