به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، هژیر خسروی، دکترای مدیریت استراتژیک و متخصص حوزه آیندهپژوهی با رویکرد جامعهشناختی در دومین همایش «مطالعات مشترک انسانشناسی فرهنگی و علوم قرآن و حدیث» که امروز 30 آبانماه در دانشگاه اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: جامعه ما فارغ از تعقل بوده و رفتارهای آن در حوزه عمومی مبتنی بر تداعی معانی به جای تعقل است.
وی با بیان ویژگیهای جامعه کنونی، افزود: جامعه ما به ویژه از دهه 70 به بعد دچار لجامگسیختگی غریزه شده و لذتهای آنی را پیجویی میکند، از مطالعه رویگردان است و شاهد گسست عاطفی در خانوادهها هستیم، نرخ موالید و ازدواج کاهش و طلاق به شدت افزایش یافته و با پدیده ازدواج سفید روبرو شدهایم، میان درآمد و هزینهها توازن وجود ندارد و طی دو دهه آینده، جامعهای سالمند با نرخ پایین جمعیت جوان خواهیم داشت.
خسروی ادامه داد: جامعه ما دچار بحران بیاخلاقی، بحران در هویت و عقیده بوده و وضعیت نیهیلیسم روانی بر آن حاکم است. نسل جوان دچار خستگی روحی و روانی شده و هیچ پاسخی برای نیازهای خود از هیچ سمت و سویی نمییابد و در موقعیت سقوط آزاد قرار دارد.
وی با بیان اینکه قشر دانشگاهی جامعه به سه گروه تقسیم میشوند، گفت: گروه اول کسانی هستند که علم را در خدمت رفتارهای جناحی و نه حقیقتجویی قرار میدهند. گروه دوم که آنها را لژیونرهای آموزشی مینامیم، به امر آموزش و تدریس به عنوان شغل و منبع درآمد نگاه میکنند و گروه سوم افرادی هستند که از تمام زندگی خود هزینه میکنند تا بتوانند در شاخه تخصصی خود به کشف حقیقت بپردازند و تنها این گروه شایسته عنوان معلم بوده و قابل تعظیم و تکریم هستند.
این متخصص آیندهپژوهی اضافه کرد: رابطه فضای عمومی و فضای آکادمیک تحت تأثیر یکسری عوامل انسدادی نظیر ذهنیتگرایی، ثقیل بودن زبان و عدم انطباق با نیازهای زمانه دچار خدشه شده و نیازمند نوعی وزارت راه فرهنگی هستیم تا به برقراری ارتباط و تعامل میان این دو فضا کمک کند.
وی با بیان اینکه از منظر جامعهشناختی، ارتباط مبتنی بر انگاره خود-دیگری است، تصریح کرد: خود در ارتباط با دیگری تعریف میشود و در این فرایند، هم محقق و هم موضوع، انسان است و در واقع مجهول میخواهد خود را کشف کند.
خسروی خاطر نشان کرد: اجماع واحد در رابطه با تعریف «خود» و «فرهنگ» وجود ندارد. در واقع یک مجهول به نام خود یا شخصیت درون مجهول دیگر به نام فرهنگ تعامل و ارتباط برقرار میکند. انسان بر اساس محیط فرهنگی تعریف شده و پدیدهای فرهنگی محسوب میشود. جامعه نیز مجموعه انسانها و مناسبات میان آنها یعنی همان فرهنگ است. انسانها محصولی اجتماعی و فرهنگیاند و فرهنگ تعامل میان انسانها و بروندادهای آنها میباشد؛ به عبارت دیگر، میتوان فرد را فرهنگ فردیت یافته و فرهنگ را فرد تکثر یافته نامید.
وی با بیان اینکه قرآن کتاب انسانشناسی و موضوع آن، انسان است، گفت: انسانشناسی قرآن، وحیانی میباشد و هم توصیف وضعیت میباشد و هم چگونگی نجات. قرآن پنجرهایست که باید آن را باز کرد تا چشمانداز به ما نشان دهد و لفظ قرآن یک اشارت به یک بشارت است.
این متخصص آیندهپژوهی تصریح کرد: دستیابی به این چشمانداز در پرتو تزکیه و نه فقط تعلیم ممکن بوده و منظور از تزکیه نیز خالی کردن وجود از عناصر فرهنگی، پالایش دادن و فراهم ساختن موجبات رشد است و فقط اهل ایمان و تقوا مورد شفاعت قرآن قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه انسانشناسی قرآن بر پایه گمشدگی انسان است، گفت: به همین خاطر، قرآن از سبیل یعنی کوره راه صحبت میکند و میگوید اگر انسان به خدا متصل باشد، در مواجهه با کثرت اندیشهها مرعوب نمیشود.
خسروی خاطر نشان کرد: مکتب تشیع از ائمهای برخوردار است که تجسم آگاهی و امیران کلام هستند و این توانایی را دارد که بر سر میز مباحثه بنشیند، مشروط بر اینکه لابیهای قدرت و ثروت آن را ترور نکنند.