سال تقریباً از نیمه گذشته و برنامههای گوناگونی از سوی متولیان امور فرهنگی و هنری در کشور اجرایی شده است؛ برنامههایی در حوزه کتاب و ادبیات که با اهداف مختلف از جمله ترویج مطالعه و کتابخوانی، ارج نهادن به نویسندگان و شاعران، رونق بخشیدن به حوزه نشر، انتقال فرهنگ و دانش و میراث گرانقدر بشر به نسلهای آینده، ترغیب و تشویق نوقلمان و ... طرحریزی و اجرایی شده و میشود.
اغلب سازمانها و نهادهای فرهنگی، هر سال همان برنامههای تکراری خود را اجرا میکنند. دریغ از کمترین نوآوری در آنها و یا اینکه محتوای غنیتری پیدا کند که در این راستا کمتر جشنواره و یا جایزهای را شاهد هستیم که بخشی را به حوزه دین و یا قرآن اختصاص دهد. البته جوایزی مانند جایزه کتاب سال بخشی را به این موضوع اختصاص داده و کتابهای ویژه این حوزه را مورد بررسی قرار میدهد، اما شاید بتوان گفت، بهتر است جوایزی ویژه این موضوعات از سوی متولیان در نظر گرفته شود تا نویسندگان جایگاه والای این حوزه را بیش از پیش درک کنند.
حجم بالای برنامههای فرهنگی و روزهای نفسگیر بهاری
مرور برنامههای حوزه کتاب و ادبیات از ابتدای سال جاری تاکنون نشان میدهد که در برخی ماهها برنامهها چنان فشرده و پرحجم است که امکان انعکاس درست آنها امکانپذیر نیست و هفتهها و روزهایی هم بدون فعالیت فرهنگی میگذرد. در سال جاری نیمی از نخستین ماه از سال به تعطیلی عید نوروز سپری شد و پس از آن نیز رخداد خاصی در حوزه فرهنگ و ادب برگزار نشد.
اردیبهشتماه یکی از مهمترین رخدادها را در کشور به خود دید و پایتخت را درگیر خود کرد. این رخداد فرهنگی بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود که از اواخر سال گذشته کلید خورد و با آغاز سال 95 تا اردیبهشتماه، مسئولان فرهنگی کشورمان به برگزاری این نمایشگاه متمرکز بودند و تا این زمان رخداد خاصی را شاهد نبودیم.
با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، بسیاری از متولیان امور فرهنگی ترجیح دادند، برنامههای خود را همزمان با نمایشگاه اجرا کنند تا هم بر غنای آن بیفزایند و هم مخاطبان بیشتری را در برنامههای خود پوشش دهند و یا جذب کنند. از جمله این جشنوارهها، جشنواره خاتم بود که برای نخستین بار برگزار شد، این جشنواره به داستان کوتاه درباره پیامبر اکرم(ص) اختصاص داشت و با وجود نوپا بودن آن، آثار خوبی را تجربه کرد و اختتامیه آن در اردیبهشتماه، یعنی همزمان با نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد. این جشنواره ادبی دارای محتوای کاملاً دینی بود.
ششمین همایش مالکیت ادبی و هنری، یکی دیگر از برنامههای این ماه پربرنامه بود که با وجود اینکه میتوانست محتوای دینی هم داشته باشد و از این منظر به آن توجه شود، خالی از این موضوع بود و به نظر میرسد این موضوع باید از سوی متولیان برگزاری این همایش در سالهای آتی مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که رعایت حق مالکیت ادبی و هنری میتواند در چارچوب قانون و مسائل دینی و اسلامی باشد تا تعرض به حقوق عمومی که در دین مبین اسلام مذموم شمرده شده است، صورت نگیرد.
در خردادماه برخلاف اردیبهشتماه که روزهای نفسگیری را پشت سر گذاشتیم، روزهای کمتراکمی از برنامههای فرهنگی و ادبی را شاهد بودیم. البته شاید بتوان گفت، فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و برگزاری نمایشگاه بینالمللی قرآن مقداری بر تراکم برنامهها افزود، اما برنامههایی که مربوط به کتاب باشد، در آن کمرنگ بود؛ در حالی که این نمایشگاه به نام کتاب آسمانی مسلمانان است و باید برنامههای مربوط به کتاب به ویژه قرآن در آن رونق بیشتری داشته باشد.
همچنین یکی از مسائلی که میتوان به طور ویژه در برپایی این نمایشگاه به آن پرداخت، مسائل و مشکلاتی است که ناشران قرآن با آن مواجه هستند و یا مشکلاتی نظیر هدیه بالای قرآن، کیفیت چاپ پایین آن، عدم دسترسی مناطق محروم به قرآن و ... مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد و با نگاه تیزبینانه این مشکلات مرتفع شود؛ این در حالی است که فرصتهای طلایی نمایشگاه قرآن به راحتی سوخت میشود و بهرهبرداری کافی از آن صورت نمیگیرد.
هر چند برخی ممکن است برنامههایی را عنوان کنند که در نمایشگاه قرآن برگزار و یا آسیبشناسی چاپ قرآن انجام میشود، اما برگزاری این برنامهها و یا نشستها باید به نتایجی ختم شود و تنها به برگزاری برنامه و نشست اکتفا نشود و چنین موضوعاتی پس از اختتامیه به حال خود رها نشوند.
تابستان و آشتی با کتاب
تیرماه، نخستین ماه از گرمترین فصل سال با برگزاری «تابستانه کتاب» کلید خورد، البته نه از اول این ماه، بلکه نیمههای تیرماه. این طرح سبب شد در داغترین روزهای سال، بازار کتاب نیز داغ شود، به طوری که بتوان به جرأت این ماه را ماه «آشتی با کتاب» نامید.
نگاهی به پرفروشهای این طرح، نشان میدهد اغلب مخاطبان، خواننده کتابهای ترجمهای هستند و کمتر پیش میآید که کتابهای نویسندگان داخلی را بخوانند. این موضوع میتواند تلنگری هم برای نویسندگان و هم متولیان این طرح باشد تا در طرحهای آتی بتوانند به صورت هدفمند کتابهای نویسندگان کشورمان را مورد توجه مخاطبان قرار دهند، البته این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که باید در جای خود بحث و بررسی شود و در این نوشتار مجال آن نیست.
مردادماه با روزهای پرشور و پرتلاطم برای خبرنگاران همراه است، به ویژه خبرنگاران کتاب که به مناسبت روز خبرنگار، کمتر کتاب هدیه میگیرند. در این ماه داغ تابستانی نیز به غیر از جایزه پروین اعتصامی، نمیتوان برنامه دندانگیری را نام برد. جایزهای که طی سالهای اخیر به دلیل کمبود منابع مالی، دوسالانه شد و برگزاری آن را بنیاد شعر و ادبیات داستانی برعهده گرفته است.
نگاهی به آثار برگزیده این جایزه ادبی که به زنان نویسنده کشورمان اختصاص دارد، حکایت از کمتوجهی زنان به حوزه دین و قرآن و یا ضعف قلمی آنهاست. نویسندگان و شاعران زن که هماکنون با تعداد مردان شاعر و نویسنده برابری میکنند، نباید از دست به قلم شدن در این دو حوزه غافل بمانند؛ چرا که نوع نگاه آنها به دین میتواند موثر و سازنده باشد.
تنور داغ فرهنگ در روزهای سرد زمستانی
تقریباً نیمههای نخست سال 95 سپری شده است و برنامههای فرهنگی و ادبی اندکی را در این 5 ماه شاهد بودیم، این در حالی است که در نیمه دوم سال این برنامهها با وجود سرد شدن هوا، تنورش داغتر میشود، به طوری که انعکاس خبری آن با مشکلاتی همراه میشود و اغلب مسئولان و متولیان امر به این موضوع توجهی نمیکنند.
توزیع نامناسب برنامهها مشکلی است که سبب شده در مهرماه، با وجود آغاز سال تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان روزهای کمرونق فرهنگی را شاهد باشیم و در آبانماه به یکباره برنامههای حوزه کتاب و ادبیات به اوج خود میرسد. هفته کتاب در این ماه برنامههای متعددی را تجربه میکند، اما اغلب مردم نمود ظاهری آن را نمیبینند. آذرماه، باز هم به افول برنامهها میرسیم و در روزهای سرد زمستانی جشنواره شعر فجر، جشنواره شعر محتشم، جایزه کتاب سال، جایزه جلال آلاحمد، کتاب سال عاشورایی(جایزه دعبل) و ... را شاهد هستیم که امسال هم برگزار میشوند.
روزهای پایانی سال که تراکم کاری بسیاری را برای مسئولان و متولیان امور فرهنگی و خبرنگاران مربوط رقم میزند، سبب میشود این برنامهها آنچنان که شایسته است، انعکاس نیابند. برنامههایی که میتواند با اندکی تدبیر در سایر روزها و ماههای سال برگزار شود و در روزهای بلند تابستان که مردم فراغت بیشتری دارند، میتوان تأثیر آنها را به وضوح دید.
نگاه مناسبتزده به برنامههای فرهنگی
در واقع نگاه مناسبتی در اجرای برنامهها سبب شده است توفیق کمتری به ویژه در حوزه کتاب و ادبیات را شاهد باشیم، فعالیتهای مناسبتی که هیچ گاه منجر به تغییرات بنیادین نمیشود و نباید انتظار زیادی از آن داشت؛ چرا که برنامهریزی و اجرای این فعالیتها و برنامهها همراه با شتاب و عجله است، از جمله این برنامهها میتوان به هفته کتاب اشاره کرد که با وجود برگزاری دو دهه بدون وقفه آن، با نگاه مناسبتزده خود آن را گرفتار آسیبهایی کردهایم که بازدهی لازم را ندارد. ما باید این هفته را، هفته برداشت کاشتههای خود در حوزه فرهنگ و ادب بدانیم، نه اینکه هر سال در این روزها بکاریم، اما این کاشتهها محصولی نداشته باشد.
تغییر رویکردها یکی از راهکارهایی است که میتواند ما را از افتادن در ورطه برگزاری برنامههای مناسبتمحور نجات دهد، از سوی دیگر تغییر زیرساختهای مدیریتی در حوزه کتاب نیز میتواند مؤثر باشد، همچنین باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که با مدیریت یک ساله نمیتوان انتظار زیادی داشت و باید انتظارهای خود را نیز معقولتر کرد.
از سوی دیگر در طرحریزی و اجرای برنامههای فرهنگی، بد نیست رویکرد دینی و قرآنی هم وجود داشته باشد تا حداقل این رویکرد بتواند بر غنای بیش از پیش آن بیفزاید؛ چرا که به نظر میرسد مهجوریت قرآن در برنامهها و فعالیتهای فرهنگی مشهود بوده و سبب ولنگاری فرهنگی در بخشهای گوناگون شده است؛ از این رو باید براساس فرمایشات مقام معظم رهبری راهکارهای جدیتری را برای دوری از ولنگاری فرهنگی در پیش بگیریم.