بررسی جايگاه «چادر» در سينما و تلويزيون
کد خبر: 1954725
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۱

بررسی جايگاه «چادر» در سينما و تلويزيون

گروه انديشه و علم: چادر به‌عنوان عالی‌ترين مصداق حجاب اسلامی مورد تأكيد بوده است، در مقاله‌ای پيرامون جايگاه چادر در سينما و تلويزيون، نوشته «مصيب علی اكبرزاده‌آرانی» اين مسئله بررسی شده‌‌است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه اصفهان، در مقاله‌ای پيرامون جايگاه چادر در سينما و تلويزيون چنين آمده است كه در اكثر فيلم‌های سينمايی ما چيزی مهم‌تر از عشق‌های پوچ و تو خالی وجود ندارد و انگار تنها دغدغه جوان‌ها پيدا كردن دوستی از جنس مخالف است.
از جهت ديگر متأسفانه رسانه ملی به‌عنوان تأثيرگذارترين رسانه در جمهوری اسلامی، خواسته يا ناخواسته در برخی موارد و شايد با كمی اغراق در بسياری موارد همسو با دشمنان خارجی عمل می‌كند.
در فيلم‌ها و سريال‌هايی كه در بخش‌های مختلف سيما پخش می‌شود موارد بسياری مشاهده می‌شود كه نه با فرهنگ ما مطابقت دارد و نه با اعتقادات ما، در بسياری فيلم‌ها دروغ گفتن امر رايجی است ومعمولاً بسياری از طنزها مملو است از دروغ‌های كوچك و بزرگ، غيبت، بدگويی و بسياری ديگر از ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی كه هر يك از آن‌ها بايد بطورجداگانه بررسی و آسيب شناسی شود، و ليكن ميان همه اين موارد، ترويج بدحجابی می‌تواند خطرناك‌تر از بقيه باشد و آسيب‌های جبران‌ناپذيری را بر جامعه ما وارد كند و راه را برای تسلط دشمن بر فرهنگ اسلامی ايرانی هموار سازد.
حجاب از شاخصه‌های زن مسلمان است و علمای اسلام فوايد فردی و اجتماعی فراوانی را برای آن ذكر كرده‌اند.
چادر به‌عنوان عالی ترين مصداق حجاب اسلامی همواره مورد تأكيد بوده است و در طول تاريخ تلاش‌ها و فداكاری‌های زيادی برای حفظ آن صورت گرفته است.
از سوی ديگر از سال‌ها پيش غرب دريافته است كه بايد با اين سنت اسلامی مبارزه كند و برای اين كار راه‌های مختلفی را آزموده است، از پروژه كشف حجاب رضاخانی گرفته تا تبليغات وسيع شبكه‌های ماهواره‌ای و صادر كردن مدهای مختلف غربی به داخل كشور، همه و همه از برنامه‌های مبارزه با حجاب اسلامی به شمار می‌رود.
محاسن سپيد و تسبيح دانه درشت برای ريش سفيد و بزرگ محله، سبيل كلفت و زنجير در دست برای لات و دزد، تيپ با كلاس، ماشين مدل بالا و عينك دودی برای مايه دار‌ها و ... ترفندهايی است كه برای معرفی شخصيت‌های فيلم استفاده می‌شود و چادر نيز به ترفندی برای بيان شخصيت‌ها تبديل شده است و از آن‌جا كه تعداد بانوان چادری در فيلم‌ها بسيار محدود است هريك از اين شخصيت‌ها تفكری را نيز به بيننده القا می‌كند.
به طور مثال در فيلم‌های تلويريونی معمولاً مادربزرگ‌ها چادری هستند و حتی در خانه هم چادر سفيد به سر دارند، اين شيوه به بيننده القا می‌كند كه چادر مناسب پيرزن‌هاست و بانوی جوان از آن استفاده نمی‌كند.
از ديگر ترفندهايی كه برای نشان دادن فقر و گرفتاری و بدبختی بانوان استفاده می‌شود چادری بودن است و انگار بانوان مرفه بالاشهری كه سوار ماشين گران قيمت می‌شوند نبايد از چادر استفاده كنند.
همچنين در تلويزيون برای نشان دادن خانواده‌های مذهبی كه تدارك برگزاری مراسم دينی و هيأت مذهبی را در خانه يا مسجد محله می‌بينند نيز از بانوان چادری استفاده می‌شود، اين فيلم‌ها كه معمولاً در ماه‌های محرم و رمضان پخش م‌شود، اينگونه القا می‌كند كه خانواده‌های معدودی كه كار خدمت به هيأت و مسجد را انجام می‌دهند بايد از چادر استفاده كنند يا اينكه پوشش چادر فقط مربوط به محرم و صفر است.
با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان به اين نتيجه رسيد كه در فيلم‌ها و سريال‌های ما، مبارزه شديدی برای حذف چادر از فرهنگ غنی اسلامی ايرانی ما رخ داده است و عوامل سينمايی ما خواسته يا ناخواسته آب به آسياب دشمن می‌ريزند كه می‌طلبد با تأمل بيشتر به توليد مجموعه‌ها بپردازيم تا در اين جبهه جنگ نرم مغلوب دشمن نشويم.
لازم به‌ذكر است مقاله مذكور نوشته‌ای از «مصيب علی اكبرزاده‌آرانی» است كه تاكنون چندين مقاله در نشريات مختلف از جمله نگين كوير از اين شخصيت به چاپ رسيده است.
captcha