کیش مهرپرستی در ایران قبل از زرتشت قابل اثبات نیست
کد خبر: 4173639
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۹
هادی ولی‌پور:

کیش مهرپرستی در ایران قبل از زرتشت قابل اثبات نیست

کارشناس ادیان شرقی با بیان اینکه چیزی با عنوان مهرپرستی به منزله یک کیش و دین در ایران به لحاظ علمی اثبات نشده است، اضافه کرد: خیلی‌ها تلاش کردند بگویند ما گروهی پیش از زرتشت داشتیم که مهرپرست بودند و زرتشت مهر را از ایزدستان ایرانی گرفت و مهر را پایین آورد و اهورامزدا را بالا برد ولی این مسئله اثبات نشده است.

کیش مهرپرستی در ایران قبل از زرتشت قابل اثبات نیست

به گزارش ایکنا، هادی ولی‌پور،  دکتری ادیان شرق از دانشگاه ادیان و مذاهب و عضو هیئت علمی دانشگاه دارالحکمه، شامگاه ۱۵ مهرماه در نشست علمی انجمن ادیان و مذاهب حوزه، با اشاره به ایزدان مردم ایران در طول تاریخ گفت: من میترا (مهر؛ از بزرگ‌ترین ایزدان پیشازرتشتی) را به اقتباس از کتاب The Hero with a Thousand Faces  از اسطوره‌شناس معروف جوزف کمپبل، قهرمانی هزار چهره می‌دانم؛ زیرا یکی از شخصیت‌های پرچهره و همیشه در سفر به اقصانقاط دنیای روزگار کهن بوده است؛ گویی سه ویژگی همیشه همراه او بوده است که یکی پیمایش و سفر است. اولین سفر او به هند و در متون هندویی است؛ میترا در اینجا تجلی عهد و پیمان است و از صفات ویژه او سه‌گانه بیداری (که میتوان از آن به پیدایی پیوسته هم تعبیر کرد)، پیمان و پیمایش است. میترا در متون ریگ‌ودایی به جز یک مورد، همیشه با خدای دوقلوی خود ورونه پرستش شده است.

وی با بیان اینکه علاوه بر متون ادبی و دینی، اولین سنگ‌نگاره‌ موجود با عنوان عهدنامه بُغازکوی، که در ترکیه کنونی وجود دارد، از میترا به عنوان خدای عهد و پیمان نام آورده‌ است، ادامه داد: این ایزد وقتی وارد ایران شد  عنوان ایزد مهر را به خود گرفت و وظایفی که دیگر ایزدان همراه وی در متون هندی، یعنی ورونه و ایندره، داشتند تجمیع شده و همگی به شخصیت وی رسید؛ یعنی وظیفه چند ایزد به یک ایزد واگذار شد؛ هم تجلی عهد و پیمان شد و هم حافظ و نگهبان عهد و پیمان. مانند آنچه که بعد از اشو زرتشت به وجود آمد و مکس مولر از آن با عنوان Henotheism یا تک‌خداانگاری یاد می‌کند؛ اشو زرتشت تمام قدرت‌‌های ایزدان را گرفت و همه را به مزدااهوره (متقدم) یا اهوره‌مزدا (متأخر) داد و او را دانا و توانای مطلق برشمرد، اما دیگر ایزدان را از ایزدستان ایرانی حذف نکرد و به هر کدام قدرت یا قدرتهایی ویژه‌ای بخشید. در ایران این میترا آنقدر زیباتر و پرقدرت‌تر از میترای ودایی و هندی می‌شود که باید تفصیلش را در مهریشت اوستا مشاهده کرد؛ ایزدی که ارابه‌ای طلایی با چهار اسب سفید دارد و هر روز در آسمان همراه با خورشید و حتی پیش از  طلوع خورشید سفرش را آغاز می‌کند تا بر عهد و پیمان‌ها نظارت کرده و دروجوندان (دروغگویان) و غیراشونان را مجازات کند. ایزد حافظ مراتع و چراگاه‌ها و ضامن صلح و آسایش بشریت و جنگجویی هزارگوش و ده‌هزار چشم با دستانی بسیار بلند برای محافظت از راستگویان و مبارزه با ترمنشان.

ولی‌پور با بیان اینکه بنا بر متون پهلوی میترا در ایران بر فراز قله کوه هرا زندگی می‌کند، ولی میترای رومی در غار زندگی می‌کند که البته بدون تناسب نیست؛ از آنجا که معمولا غارها در دل کوه‌ها هستند، افزود: یکی از اشتباهاتی که در ایران رخ داد یکسان‌انگاری میترا و مهر با خورشید بود، درحالی‌که پژوهشگران میترایی با این یکسان‌انگاری مخالفند و میترا در همه خویشکاری‌هایش فراتر از مفهوم و مصداق خورشید است.

وی اظهار کرد: میترا در اوستا حافظ پیمان‌ها، جنگجویی اسطوره‌ای و بخشنده اسب‌ها و مراتع زیبا به بهدینان است، ولی به تدریج نقش میانجی هم در متون پهلوی به او اضافه می‌شود؛ زمانی که در متون پهلوی، ترکیب سه‌گانه میترا، سروش و رشن را شاهد هستیم و او در اینجا نقش منجی و میانجی و عبوردهنده ارواح بهدینان از پل چینود (شبیه پل صراط) را نیز بر عهده می‌گیرد؛ یعنی نقشی فرجام‌شناسانه هم به او اضافه می‌شود.

تجسم میترا در ۴ چهره

میترا در سفر به آناتولی و در عصر هلنیستی، ویژگی‌های دیگری نیز پیدا می‌کند که در مجسمه‌های کوه نمرودداغ (کوه فریدون) در ترکیه کنونی شاهد آن هستیم. جالب آنجاست که دینوری، مورخ معروف اسلامی در کتاب اخبار الطوال خود، نقل کرده است نمرود معروف دوره حضرت ابراهیم(ع) همان فریدون است و این در حالی است که فریدون یک شخصیت اسطوره ای محبوب و خوب ایرانی بوده ولی او با این نقل قول، به نوعی، بنابر متون اسلامی، فریدون را دشمن حضرت ابراهیم(ع) معرفی کرده است. در مباحث تاریخ پیشااسلامی باید به متخصصان این رشته‌ها مراجعه کرد و این نقل قول‌ها تبعات منفی بسیاری را ممکن است به بار ‌آورد. یکسان‌انگاری شخصیت‌های تاریخی از دو یا چند دین متفاوت، اشتباهی است که برخی شخصیت‌های معاصر نیز به آن دامن زده‌‌اند.

وی با بیان اعجاب‌انگیز بودن مجسمه‌های کوه نمرودداغ، تصریح کرد: در وسط این کوه مجسمه‌هایی وجود دارد که به نوعی همان میترای ۴ چهره است زیرا با سه مجسمه دیگر یعنی هلیوس (تجلی خورشید و همچنین پیمان)، آپولو (تجلی روشنایی و حکمت) و هرمس (عبوردهنده و یاری‌کننده ارواح درگذشتگان یا همان Psychopomp) کنار هم آورده شده است؛ یعنی در اذهان عصر هلنیستی، میترا همسان این ایزدان شده است.

ولی‌پور بیان کرد: میترای نمرودداغی طبق آنچه گفته شد چهارچهره بود و به نوعی می‌توان گفت همان میترای یونانی است و در عصر هلنیستی ظهور کرده است. طبیعتا پس از حمله اسکندر به هخامنشیان، ایزد میترا به فرهنگ یونانی نیز نفوذ کرد. اردشیر دوم هخامنشی که در سده چهارم پیش از میلاد زیست داشت، اولین پادشاهی بود که جرئت کرد تا میترا و آناهیتا را در ایزدستان ایرانی در کنار اهوره‌مزدا بنشاند و حتی وقتی حکومت هخامنشیان ساقط شد این سه‌گانه ایزدی در ذهن ایرانیان دوره اشکانی باقی ماند.

عضو هیئت علمی دانشگاه دارالحکمه با بیان اینکه در تاریخ چندین کوروش و داریوش و مهرداد داریم و باید مراقب بود که هم‌نامی پادشاهان موجب اشتباهات تاریخی نشود، اظهار کرد: در سنت ایرانی، به جز موارد استثنایی، مرسوم نبود که خدایگان را در قالب انگاره یا مجسمه در بیاورند، ولی آنتیوخوس یکم در سده اول پیش از میلاد که از طرف مادر یونانی و از طرف پدر اشکانی ایرانی بود، علاوه بر مجسمه‌های میترا، هلیوس، آپولو و هرمس، مجسمه اهورامزده را نیز ساخت و کنار مجسمه زئوس یونانی قرار داد. او ترکیبی زیبا از فرهنگ‌های گونه‌گون دینی ایجاد کرد تا هم ایرانی‌بودن و هم یونانی‌بودن خود را به رخ بکشد و به نوعی می‌توان گفت اولین خاستگاه میتراییزم رومی را نیز ایجاد کرد، زیرا بخش زیادی از فرهنگ رومی از یونانیان قرض گرفته شده بود.

وی با بیان اینکه چیزی با عنوان مهرپرستی به منزله یک کیش و دین در ایران به لحاظ علمی اثبات نشده است، اضافه کرد: برخی پژوهشگران گفتند ما گروهی پیشازرتشتی داشتیم که مهرپرست بودند و اشو زرتشت، مهر را از ایزدستان ایرانی گرفت و به مرتبه پایین‌تری آورد تا مزدااهوره را بالا ببرد، ولی این مسئله هنوز اثبات نشده است. در یونان و هند هم کیش مهر را به عنوان یک دین و آیین مستقل نداریم و تنها جایی که کیش مهر یا میتراییزم وجود داشته فقط در امپراتوری روم بوده است؛ یعنی نه تنها برخی عوام و نظامیان و طبقه کارمندان بلکه چندتن از پادشاهان آنان مهرپرست بودند و البته تردیدی تاریخی در اینجا مطرح است که این امپراتوران تنها میتراپرست بود یا چند ایزد دیگر را هم در کنار میترا می‌پرستیدند.

ولی‌پور با بیان اینکه میتراییزم رومی به گفته برخی رقیب اصلی مسیحیت بود و به همین دلیل اهمیت بیشینه‌ای پیدا کرد، گفت: به همین دلیل در قرن اول تا چهارم میلادی به کیش غالب برخی مناطق مرکزی امپراتوری روم هم تبدیل شد و درگیری‌های بسیاری با مسیحیان پیدا کرد.

انتهای پیام
captcha