به گزارش خبرنگار ایکنا، جلسه «بازخوانی عهدنامه مالک اشتر» از سوی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، 15 دیماه برگزار شد. در ادامه سخنان وی را میخوانید:
در جلسات قبل، به این بخش از نامه حضرت امیر به مالک رسیدیم که میفرمایند: «فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَ زَيْنُ الْوُلاَةِ، وَعِزُّ الدِّينِ، وَسُبُلُ الاَْمْنِ وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ» در ابتدای این نامه، حضرت علی(ع) چهار وظیفه برای حاکم معین کرده بودند که شامل اخذ مالیات به عنوان تأمین کننده مالی دولت، حفظ امنیت، به سامان شدن امور و افزایش رفاه جامعه میشود. پس از این سخنان، ایشان رویکردهای کلی یک حاکم را توضیح دادند سپس در جلسه گذشته بیان شد حضرت علی(ع) بیان کردند جامعه دارای گروههای متعددی است که همدیگر را تکمیل میکنند.
در ادامه، حضرت از نیروی نظامی شروع میکنند و میفرمایند این نیرو برای کشور چند خصوصیت دارد؛ از جمله اینکه اینها دژهای مردم هستند و جامعه را از آسیب نجات میدهند.
توصیههای امیرالمؤمنین(ع) درباره نیروهای نظامی
این افراد به لحاظ قانونی سلاح در دست میگیرند و امنیت کشور را ایجاد میکنند. این ارتش، ما را از گزند هجوم دشمن در امان میدارد و باعث میشود دین در میان مردم رواج پیدا کرده و با غلبه دشمن بر آنها سست نشود پس جامعه بدون ارتش ممکن نیست. حضرت علی (ع) در اینجا به خدمات نهاد ارتش و نیروهای نظامی اشاره میکنند. سپس به دومین اصل بسیار مهم اشاره میکنند و آن اینکه برای اینکه ارتش بتواند وظایف خود را به خوبی انجام دهد، باید دو کار برای آن انجام شود: اول تأمین مالی و سلاح و مکان برای آن است و دوم هم زندگی شخصی نظامیان است؛ باید دغدغههای مالی آنها برطرف شود که راه تأمین مالی هم خراج و مالیات است.
حضرت علی(ع) سپس میفرمایند: «ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ» قوام به معنای وسیلهای است که به واسطه آن میتوانیم بایستیم. به ستونی که وسط چادر زده میشود قوام گفته میشود لذا اگر آن ستون خراب شود، چادر هم خراب میشود. این قوام در جامعه مالیات دهندگان هستند. نکته مهم این است که خراج یک اصطلاح فقهی خاص است و همه مالیاتها را در برنمیگیرد بلکه خراج، مالیاتی است که به زمینهایی که مسلمانان تصرف کردهاند و شخصی روی آن کار میکند، گفته میشود و در واقع همانند اجاره آن زمین است. البته معنای عام آن هم مالیات خاص و زکات را نیز در برمیگیرد.
وقتی از مالیات سخن میگوییم این مالیات از همه بخشها اخذ شده و باید در مسیر اصلاح جامعه به کار گرفته شود. باید توجه داشت که ساختار جامعه آن روز، سنتی و مبتنی بر کشاورزی بود و عمده مالیاتها هم توسط بخش کشاورزی پرداخت میشد اما منظور سخن امام صرفاً بخش کشاورزی نیست. بنابراین وظیفه ارتش در قبال جامعه تأمین امنیت و وظیفه مردم و فعالان اقتصادی، پرداخت مالیات است. امام در ادامه میفرمایند: «ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهَذَيْنِ الصِّنْفَيْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَالْعُمَّالِ وَالْکُتَّابِ» یعنی نیاز به همکاری سه گروه دیگر شامل قضات، کارگزاران و کُتّاب یا نویسندگان نیز وجود دارد.
در اینجا سؤال مطرح میشود که چرا این سه گروه در موفقیت ارتش نقش دارند؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «لِمَا يُحْکِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ» یعنی اینها به قراردادها استحکام میبخشند. این تعبیری عمیق است. ما برای فعالیت اقتصادی نیاز به قرارداد داریم و در قرارداد هم باید تمام جوانب را روشن کنیم تا اگر کسی تخلف کرد، با وی برخورد شود و ما اطمینان پیدا کنیم که دولت اجازه نمیدهد از دست قانون فرار کند. چنین کاری به نفع اقتصاد کشور هم هست. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «وَيَجْمَعُونَ مِنَ الْمَنَافِعِ، وَيُؤْتَمَنُونَ عَلَيْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاُْمُورِ وَعَوَامِّهَا» وقتی دولت اینچنین باشد و باعث شود در قراردادها کلاهبرداری رخ ندهد، جامعه هم به آن اعتماد میکند.
جایگاه مهم بخش خصوصی در جامعه
حضرت سپس میفرمایند: «وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيمَا يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ، وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ مَا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ» این اهمیت بخش تجارت و صنعت را نشان میدهد. اگر صنعتگران و تجار نباشند، زندگی لنگ میشود؛ لذا حضرت میفرمایند بخش کشاورزی بدون صنعت و تجارت نمیتواند کار کند چراکه آنها با تجارتی که دارند، محصولات کشاورزان را به فروش میرسانند و تجار با خرید و فروشی که انجام میدهند بازار را گرم میکنند. بخش صنعت هم کالاهایی را تولید میکنند که مورد نیاز جامعه است. ارتش هم بخواهد بجنگد، نیاز به سلاح دارد و این سلاح را صنعتگران برای آن تأمین میکنند. با این ترتیب همه بخشهای جامعه با هم پیوند خوردهاند و هرکدام نیازی را برطرف میکنند.
حضرت سپس میفرمایند: «ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ» اهل حاجت کسانی هستند که درآمد آنها کمتر از هزینههای زندگیشان است. اهل مسکنت هم کسانی هستند که زمینگیر شدهاند و امکان کسب درآمد را ندارند و مثلاً از بیماریهایی رنج میبرند که امکان کار کردن را از آنها سلب کرده است. حضرت میفرماید باید فعالان اقتصادی به این افراد کمک کنند. بنابراین بخش خصوصی فوقالعاده در اقتصاد مهم است و همه بخشهای دیگر وابسته به تجار و صناعات هستند و اگر اینها نباشند، اقتصاد میلنگد و وظیفه دولت هم این است که امنیت تجار و فعالان اقتصادی را فراهم کند.
تأکید امیرالمؤمنین(ع) بر ایجاد انگیزه در جامعه
حضرت امیرالمؤمنین(ع) سپس میفرماید: «وَفِي اللهِ لِکُلّ سَعَةٌ، وَلِکُلّ عَلَى الْوَالِي حَقٌّ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ، وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذَلِکَ إِلاَّ بِالاِهْتِمَامِ وَالاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيمَا خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ» هرکدام از بخشهای جامعه همانند ارتش، کشاورزی، صنعت یا تجارت به گردن والی حقی دارند که باید به آنها توجه کند. حکومت در مقابل آنها به میزانی وظیفه دارد که امور آنها اصلاح شود یعنی کارشان روی روال بیفتد و نباید دائماً بنالند که کسی به فکر ما نیست و در نتیجه دنبال فساد و اختلاس بروند. البته کسی که حاکم است در کنار اهتمام و جدیتی که در کارها دارد، باید به خداوند هم توکل داشته باشد و از خداوند یاری بطلبد.