بیش از یک هفته است که فروش آنلاین بلیطهای نمایش موزیکال «بینوایان» به کارگردانی حسین پارسایی آغاز شده است تا افراد مشتاقی که اقدام به خرید بلیط این نمایش میکنند البته بر اساس روزی که خود آن را تعیین میکنند از ۲۰ آبان خود را برای تماشای یکی از پُرخرجترین آثار نمایشی پس از انقلاب اسلامی آماده کنند.
تجربه نسبتاً موفق اجرای نمایش «الیور توئیست» در سال گذشته آن هم در تالار وحدت، این گروه نمایشی را سر ذوق و انگیزه آورد که هنوز طمع شیرین این موفقیت از بین نرفته است، اثری را در همان فرم و فضا و البته با گستردگی در طراحی دکور، تعداد بازیگران که با این تفاصیل صحنه عریضتری را طلب میکرد تولید کنند و نتیجه این شد که اکنون «بینوایان» مراحل پایانی تمرین و آمادهسازی خود را برای اجرای پُرشکوه بر صحنه «تهران؛ رویال هال» هتل اسپیناس پالاس پشت سر بگذارد.
گویا تولید این گونه آثار نمایشی با سرمایهگذاری شخصی به انجام میرسد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشخصاً اداره کل هنرهای نمایشی معاونت هنری این وزارتخانه تنها نقش نظارتی، ممیزی و صدور مجوز برای آن را ایفا میکند که البته غیر از این نیز نمیتواند باشد؛ چراکه میزان بودجه هزینه شده برای تولید چنین تئاتری به طور قطع آن چنان چشمگیر است که اگر اداره کل هنرهای نمایشی حداقل یک دهم آن را نیز در اختیار داشت قادر بود در شرایط کنونی از بسیاری از بحرانهای مالی که با آن دست و پنجه نرم میکند، خلاصی دهد.
با این وجود نباید از موضع منفعلانه اداره کل هنرهای نمایشی معاونت هنری ارشاد بهراحتی گذشت و باید به این مسئله پرداخت که آیا تنها شرط صدور مجوز به یک اثر نمایشی، مغایر نبودن آن با اصول اخلاقی و رعایت شئون اسلامی در ارتباط و تعامل بازیگران و عوامل اجرایی آن است یا باید موارد دیگری را در نظر گرفت؟
اتخاذ چنین موضعی از اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد در هفته گذشته حتی به واکنش منفی، اما محافظهکارانه وزیر ارشاد نیز منجر شد؛ آنجا که سیدعباس صالحی در توئیت خود بدون ذکر نام اثر نمایشی خاصی تنها تئاتر لاکچری را تیر خلاص به این هنر مردمی دانست و از مسئولان درخواست کرد که حریم صحنه را از آن مصونیت بخشند.
پرسش اینجاست که آیا چنین واکنشی قادر است جلوی اجرای چنین کاری را گرفته و تلاش چندین ماهه عوامل و بازیگران و کارگردان این نمایش را نادیده بگیرد؟ باید گفت که پاسخ به این پرسش منفی است و توقع آن میرفت که جناب وزیر با توجه به اوضاع و احوال وخیم حاکم بر هنرهای نمایشی اساساً از همان ابتدا مخالفت خود را با تولید چنین آثار نمایشی اعلام نماید و نه اینکه در مقطعی که نمایش به اصطلاح از کار درآمده و مقادیر از بلیطهای آن طی این یک هفته یک فروش رسیده است، حال چنین واکنشی را اتخاذ نماید. علاوه بر اینکه به نمایش خاصی اشاره نکند بلکه کلیت تئاتر لاکچری را ملاک نظر قرار دهد و با لحن توصیهوار توئیتی خطاب به مسئولان داشته باشد. در ادامه این مسئولان هستند که میتوانند به چنین توصیهای جامه عمل بپوشند و یا آن را نادیده بگیرند.
در اینجا صحبتی عنوان میشود که سرمایه تولید چنین نمایشی از ناحیه بخش خصوصی است؛ به بیان دقیقتر توجیه دستاندرکار تولید این نمایش این است که ما دستدرازی به بیتالمال و بودجههای دولتی نکرده و حتی فضایی از سالنهای نمایشی دولتی را نیز به منظور اجرای چنین نمایشی اشغال نکردهایم و اجرای آن را در سالن یک هتل ترتیب دادهایم که هیچ ارتباطی به زیرساختهای فرهنگی مرتبط با نظام دولتی متولی دستگاه اجرایی هنر ندارد. گویا دوستان فراموش کردهاند که اتفاقاً نطفه چنین اتفاقی با چراغ سبز مسئولان ارشاد سال گذشته بسته شد، آن هم به منظور اجرا در تالار وحدت که بنیاد رودکی اقدام به انجام این کار کرد. این بدان معناست که هرچند مسئولان واکنشهای بعضاً مخالفتی هم نسبت به تولید و اجرای چنین آثاری داشته باشند، اما چندان هم بدشان نمیآید که با توجه به اوضاع بد اقتصادی هنرهای نمایشی به واسطه تولید چنین اثری، رونقی در چرخه اقتصادی تئاتر افتاده و حداقل گروهی از عوامل و دست اندرکاران فعال در این حوزه، به نان و نوایی برسند.
این امر البته از جنبهای دیگر نیز قابل تأمل است که موجب میشود مسئولان در اداره کل هنرهای نمایشی به روال عادی صدور مجوز که برای اغلب آثار نمایشی در سطوح عادی اعمال میشود، مواجههای سهل و ممتنع با اثری همچون «بینوایان» داشته باشند؛ چراکه به طور قطع چنین نمایشی متقاضی حضور در جشنواره «تئاتر فجر» است و به این واسطه تنها رویداد نهچندان محترم و فاخر نمایشی که برای معاونت هنری ارشاد باقی مانده است و همچنان این امکان وجود دارد که به منظور برگزاری آن توجیه اقتصادی نیز داشته باشند، اعتباری ولو مقطعی و زودگذر به خود بگیرد.
صرفنظر از تمامی این گمانهزنیها و اینکه سازوکار امور جاری در حوزه فرهنگ و هنر از چه آئین و نظامنامهای تبعیت میکند و آیا رواست در شرایطی که ارشاد به عنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر در امور روزمره خود نیز درمانده است و در حوزه هنرهای نمایشی از پرداخت بهموقع مطالبات گروههای نمایشی عاجز است، چنین آثار سربرآورده و با هزینههای بالای تولید و فروش بلیط آن هم به قیمت هنگفت، به کلیت نظام تئاتری کشور پوزخند بزنند، نکته دیگری که حائز اهمیت است اینکه اساساً چه لزومی احساس میشود که با صرف چنین هزینه و وقتی، نمایشی بر اساس متون ادبی و رمانهای غیروطنی ساخته شود؟ و آیا چه ربطی مضمونی و محتوایی میتواند میان فضای حاکم بر روایت نمایشی چنین اثری با مناسبات کنونی اجتماع ایران و دغدغههای فکری و ذهنی مردم ایران پیدا کرد؟
پاسخی که موافقان تولید چنین آثار نمایشی به این پرسش میدهند اینکه مخاطبان تئاتری همچون «بینوایان» با توجه به نحوه عرضه آن هم از حیث مکان اجرا و هم از حیث هزینهای که باید برای آن پرداخت شود، مردم عادی دغدغهمند که قاطبه مردم را تشکیل بدهند نیستند که بر سر دو راهی باقی بمانند که پولی را که در اختیار دارند یک شبه هزینه تماشای چنین نمایشی کنند و یا آن را در طول یک ماه صرف اوضاع معیشتی خودشان کنند. مخاطبان چنین آثار نمایشی طبقه مرفه و متمول جامعه هستند که باید برای تولید چنین آثاری و در نهایت کمک به اقتصاد تئاتر پول هزینه کنند و هر مقدار که اثر تولید شده چشمنوازتر و پر رنگ و لعابتر باشد آنها برای صرف چنین هزینهای رغبت بیشتری پیدا میکنند.
شاید این اظهارنظر ابتدا به ساکن صحیح باشد، اما باید دید که چرا چنین امکانات و بودجهای صرف تولید نمایشی براساس یک متن ادبی ایرانی نمیشود؟ مگر ما فاقد غنای فرهنگ و ادبی هستیم که حال خواسته باشیم در وهله نخست ذائقه مخاطب متمول تئاتر را با این توجیه که باید ورود جدی به چرخه اقتصادی داشته باشد با روایت داستانی آشنا از نویسندگانی همچون ویکتور هوگو و یا چارلز دیکنز تهییج و تحریک کنیم؟ قرار است روایت نمایشی برپایه این شاهکارهای ادبی دنیا چه آورده فرهنگی برای مخاطبان ما داشته باشد در حالی که بسیاری از همین قشر متمول و مرفه جامعه که با مقولهای به نام مطالعه بیگانه هستند، ابتداییترین آشنایی نیز با مفاخر فرهنگی و ادبی کشور خودشان با سابقه چند هزارساله تمدنی ندارند؟
پس در یک کلام باید گفت که جناب آقای وزیر به جای آنکه چنین توئیت کنید که «تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است»، بهتر است از تولید چنین تئاتری حمایت کنید و برای حفظ حرمت صحنهای که توصیه شما به مسئولان معاونت هنری بود به آنها چنین متذکر شوید که در ارزیابی و ممیزیهای خود، خودبیگانگی و وامداری از فرهنگ و ادبیات غرب را که جایگزین فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی شده، را ملاک نظر قرار داده و صرف مناسبات معقول و شرعی حاکم بر اجرای یک نمایشی دال بر صدور مجوز به آن نباشد!
به قلم امیرسجاد دبیریان