راهی که مشتاقش نبودم/ دعا برای اول نشدن/ حفظ کل قرآن با 5 هزار تومان
کد خبر: 3756559
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۰
آشنایی با برترین حافظ قرآن سال 97 ایران/

راهی که مشتاقش نبودم/ دعا برای اول نشدن/ حفظ کل قرآن با 5 هزار تومان

گروه مسابقات ــ مسابقات سراسری قرآن در استان مرکزی و شهر اراک امسال محل خودنمایی افرادی بود که در آینده حرف‌های زیادی برای گفتن خواهند داشت، از جمله محمدجواد مردادی که چهره جدیدی در عرصه قرآنی محسوب می‌شود.

راهی که با اشتیاق شروع نشد / دعا برای اول نشدن / حفظ کل قرآن با 5000 تومان

به گزارش ایکنا؛ چهل‌ویکمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در اراک، محلی برای خودنمایی و رویش جوانان قرآنی کشورمان بود، رویشی که نشان داد نسل جدیدی از جوانان در راه هستند که حرف‌های بسیاری در عرصه‌های مختلف برای گفتن خواهند داشت.
محمدجواد مرادی یکی از همان جوان‌هایی است که در این دوره از مسابقات خوش درخشید و موفق شد رتبه نخست را از آن خود کند تا علاوه بر رسیدن به رتبه ممتاز، به‌ عنوان نماینده کشورمان در مسابقات بین‌المللی قرآن ایران در سال آینده نیز انتخاب شود؛ موضوعی که البته به نظر می‌رسد خود او چندان از آن راضی نبوده و دلایل این عدم رضایت را نیز در لابه‌لای صحبت‌های خود در این گفت‌وگو بیان کرده است.
او که شش‌سالی می‌شود کار حفظ قرآن کریم را به‌ پایان برده است، اوایل به شدت مخالف حفظ بود، اما اصرارهای پدر رفته‌رفته او را راهی مؤسسه قرآنی «امام حسین(ع)» در منطقه صفائیه شهر قم می‌کند تا حداکثر پنج جزء قرآن کریم را حفظ کند، اما محمدجواد زمانی وقتی به خود می‌آید که بیش از نیمی از قرآن را حفظ کرده است.
- آقای مرادی در ابتدا کمی از خودتان بگویید.
محمدجواد مرادی هستم. 25 ساله از شهر مقدس قم. در حال حاضر در حوزه و در پایه دهم مشغول تحصیل هستم.
- در مسابقات معمولاً افرادی که رتبه‌های برتر را دریافت می‌کنند، به‌ دلیل سال‌ها حضور در مسابقات به‌ مرور به چهره‌های شناخته شده‌ای در بین فعالان قرآنی و رسانه‌های قرآنی تبدیل می‌شوند، اما شما کمتر این گونه بوده‌اید. به نظر می رسد که امسال اولین بار بوده که در مسابقات حضور یافته‌اید. از سابقه حضورتان بگویید.
سال 1389 که کار حفظ قرآن کریم رو به اتمام بود، از یک سال بعد یعنی سال 89 حضور در مسابقات را شروع کردم. همان سال در رشته حفظ 20 جزء قرآن کریم شرکت و رتبه اول مسابقات سراسری را کسب کردم.
سال 1390 که حفظ را کامل کرده بودم نیز در رشته حفظ کل قرآن کریم که در مرحله کشوری مسابقات قرآن در بندرعباس حضور داشتم که موفقیت زیادی برای من به دنبال نداشت و نتوانستم به فینال مسابقات راه پیدا کنم. از آن سال به بعد به صورت جدی در مسابقات حضور نیافتم و رقابت‌ها را تقریباً کنار گذاشتم. اگر هم در رقابتی شرکت می‌کردم آن را زیاد جدی نمی‌گرفتم. تا اینکه در سال 1396 مجدد به مسابقات برگشتم و در همان سال به فینال مسابقات هم راه پیدا کردم که در نهایت موفق به کسب رتبه در سطح عالی شدم؛ امسال نیز با توجه به اینکه دارندگان رتبه ممتاز و عالی مسابقات سال قبل مستقیم به مرحله کشوری می‌آمدند، شرکت کردم و به‌ خواست خدا رتبه اول را به دست آوردم.
- در ایام برگزاری مسابقات در شهر اراک در سالن مسابقات حضور جدی نداشتید و کمتر در سالن بودید. حتی در اختتامیه و زمانی که جوایز نفرات برتر داده شد هم در سالن حضور نداشتید. این کار علت خاصی داشت؟
در ایام مسابقات کلاً در فضای رقابت‌ها نبودم؛ چراکه مشکلاتی وجود داشت و کسالت یکی از بستگان باعث شد کمتر در فضای مسابقات حضور داشته باشم.
- اشاره کردید که تقریباً از سال 90 که در رشته حفظ کل در مسابقات حضور یافتید، دیگر تا سال 96 حضور جدی پیدا نکردید؛ این دوری فترت شش‌ ساله برای چه بود؟
علت حاضر نشدن پرداختن به تحصیل بود. با توجه به اینکه از سال 1391 وارد حوزه شدم، در آنجا حفظ قرآن کریم آن گونه که در کتب قدما نوشته شده است مقدم بر درس است. بنابراین ابتدا حفظ قرآن را کامل کردم و بعد احساس کردم مقدمات برای پیشرفت تحصیلی بیشتر مهیا شده است. در آن زمان برای من پرداختن به تحصیل اصل و حضور در مسابقات فرع بود. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه از لحاظ درسی به آن چیزی که می ‌خواستم رسیدم و پیشرفت مدنظر حاصل شد. بعد از آن مجدد احساس کردم می‌توانم در مسابقات هم موفقیت برسم. لذا از سال 96 به صورت جدی به مسابقات برگشتم و نتیجه آن را هم دیدم.
- سؤالی که همیشه از حافظان قرآن کریم می‌پرسم این است که چه چیزی باعث شد، این کار به ظاهر سخت را انجام دهند. حتماً باید انگیزه بسیار قوی یا اتفاق جالبی وجود داشته باشد تا یک فرد وارد بحث حفظ قرآن کریم شود. برای شما چه اتفاق و چه جرقه‌ای زده شد تا سر از وادی حفظ قرآن کریم دربیاورید؟
برای اینکه به این سؤال پاسخ دهم باید به موضوعی که می‌تواند برای شما و مخاطبانتان جالب باشد اشاره کنم؛ پدر من علاقه بسیار زیادی به حفظ قرآن کریم داشت. همیشه تأکید داشت که قرآن را حفظ کنم. از سوی دیگر و برحسب اتفاق من به هیچ وجه علاقه‌ای به حفظ قرآن نداشتم و پدر من در اینکه حافظ قرآن شوم بسیار مُصر بود.
- یعنی با اجبار پدر و مخالفت خودتان وارد این کار شدید؟
بله؛ یک روز پدر بدون اینکه با من مشورتی کنند، من را در یکی از مؤسسات قرآنی به نام مؤسسه قرآنی امام حسین(ع) در صفائیه قم ثبت‌نام کرده بود. به یاد دارم از جلسه اخلاق آیت‌الله مصباح برمی‌‌گشتیم که برای اولین بار در مورد ثبت‌نام من در مؤسسه قرآنی حرف زد و من بسیار ناراحت شدم.
ناراحتی من بیش از حد بود؛ چراکه به هیچ وجه دوست نداشتم، قرآن را حفظ کنم. یعنی حضور من حالت زور و اجبار پیدا کرد. زمانی که هیچ راه فراری وجود نداشت، همانجا با پدرم اتمام حجت کردم که بیشتر از پنج جزء را حفظ نخواهم کرد. اما غافل از اینکه زمانی به خودم آمدم که حدود نیمی از قرآن را حفظ کرده بودم. به 15 جزء که رسیدم، حفظ 20 جزء را آخر کار خودم تعیین کردم، اما زمانی متوجه شدم که کل قرآن را حفظ کرده بودم.
همه این‌ها را گفتم تا به این نکته برسم که در راه قرآن کریم انسان حتی اگر با اجبار وارد این کار شود، شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود که فرد تشویق به ادامه مسیر می‌شود. شخصی مانند من در سن 14 سالگی متوجه نبودم که آینده چطور می‌شود و قضیه را درک نکرده بودم. بنابراین نیاز به حامی داشتم. برخی خانواده‌ها به صرف اینکه فرزندشان با چنین امری مخالفت می‌کند، دیگر پیگیر نمی‌شوند، اما در مورد من پدرم اصرار داشت و همین اصرار به موضوعی ختم شد که هم خوشایند من بود و هم ایشان. حضور من در جلسات در اواخر به حدی بود که اگر یک روز در جلسه حاضر نمی‌شدم، احساس کسالت به من دست می‌داد.
- تا به حال در مورد این موضوع که چرا آن زمان با حفظ قرآن مخالف بودید فکر کرده‌اید؟ به چه نتیجه‌ای رسیده‌اید و چرا این حد از مخالفت وجود داشت؟
یکی از دلایل این مخالفت بحث کودکی من بود؛ در محله ما در آن زمان مسابقات فوتبال و رشته‌های دیگر زیاد برگزار می‌شد، احساس می‌کردم اگر در جلسات حفظ قرآن شرکت کنم شاید به ورزش و ... نرسم. لذا میل و کشش چندانی به حفظ قرآن کریم نداشتم. موضوع دیگر اینکه به یاد دارم، پدرم یک بار از من خواست یکی از سوره‌های قرآن را حفظ کنم، من هم شروع به حفظ سوره مبارکه «قصص» کردم، اما چون استادی نداشتم تا نکات مربوط را تذکر دهد و شیوه‌های حفظ و مرور را بگوید، حفظ همان یک سوره بسیار وقت‌گیر و پیچیده و طاقت‌فرسا شد. از اطرافیان هم کسی حافظ قرآن نبود که کمک کند و نمی‌دانستم باید چه کاری انجام دهم. کسی نبود راهنمایی کند که چه کارهایی انجام دهم تا راحت تر آن سوره را حفظ کنم. به همین خاطر ذهنیت بدی به حفظ قرآن داشتم که در این مخالفت بی‌تأثیر نبود.
- الان پشیمان نیستید؟
پشیمان؟ تاکنون بارها از پدرم تشکر کرده‌ام و بارها به ایشان گفته‌ام که ای کاش با چوب من را کتک می‌زد تا زودتر مشغول حفظ قرآن می‌شدم.
- در مورد پدرتان هم بگویید. ایشان مشغول چه کاری‌اند و آیا حافظ قرآن هستند یا خیر؟
پدر من حوزوی هستند. ایشان یکی از بهترین استادهای من در زمینه حفظ قرآن بودند. در حالت معمولی استاد حفظ قرآن یک یا نهایتاً دو ساعت آموزش‌ها را ارائه می‌دهد و بعد هم تا روز بعد می رود، اما پدرم همیشه همراه من بود، حتی آن اوایل که بیشتر جنبه اجباری داشت، پدرم عمداً مسیر را پیاده همراه من می‌آمد تا در طول مسیر آیات را تمرین کنم. به خاطر همین تسلط خوبی بر محفوظات پیدا کردم. پدر من را از همه لحاظ کنترل و هدایت می‌کرد و اگر زمانی ناامید می‌شدم با تشویق‌های خوب و به موقع باعث می‌شد تا در مسیر باقی بمانم. پدرم انس بسیار زیادی با قرآن دارد و همین باعث شده تا برخی مواقع با او مباحثه کنم.
- مدت زمانی که طول کشید حافظ قرآن بشوید، چه مدت بود؟
 حفظ قرآن حدود سه سال به طول انجامید.

- در شرایط فعلی برای بسیاری از خانواده‌ها میزان هزینه‌ای که برای حفظ قرآن لازم است اهمیت دارد و دوست دارند بدانند برای اینکه فرزندشان وارد بحث حفظ شود چه هزینه‌هایی باید پرداخت شود و این کار تا چه میزان هزینه مادی و معنوی دارد؟ شما برای اینکه حافظ کل شوید چه هزینه‌های مادی و معنوی را پرداختید؟

اینکه حفظ قرآن چه هزینه‌ای دارد، بحثی است که نمی‌توان یک نسخه کلی را برای همه در نظر گرفت. من در زمینه حفظ قرآن چند سالی با نوجوانان و کودکان کار کرده‌ام و متوجه شده‌ام که هر کسی برای حفظ قرآن کریم شیوه و راهی دارد که باید بررسی شود.
تمام هزینه مادی که صرف این کار کردم پنج هزار تومان بود. یعنی این پنج هزار تومان باعث شد که حافظ کل قرآن شوم. در این راه البته استادهایی که کار آموزش حفظ قرآن کریم ارائه می‌دادند، سطح بالا و مطلوب نبودند، این گونه نبود که با این مبلغ کم اساتید مجرب و کارکشته‌ای به ما آموزش بدهند. به همین خاطر لابه‌لای حفظ بسیاری از آیات، اگر اشتباهی هم وجود داشت، استادی وجود نداشت که این اشتباهات را تذکر دهد و آن‌ها را برطرف کند. این شیوه‌ها را زمانی متوجه شدم که تا جزء 24 قرآن را حفظ کرده بودم. بنابراین اینکه می‌گویم پنج هزار تومان برای حفظ قرآن کریم هزینه کرده‌ام، این نبوده است که آموزش‌های با کیفیت بسیار بالایی را دریافت کرده باشم. شاید اگر اطرافیانی بودند که اساتید با سطح بالاتر و باکیفیت‌تر را معرفی می‌کردند چه بسا استفاده می‌کردم و هزینه یادگیری بیتر می‌شد. استاد اگر پخته و در سطح خوبی باشد، اشکال ندارد هزینه‌ زیادی هم پرداخت شود. کسی فکر نکند که چون بحث یادگیری قرآن است حتماً باید برای رضای خدا و بدون هزینه آن را یاد بگیرد. اساتیدی که حفظ قرآن را آموزش می‌دهند نیز باید هزینه‌هایی را برای زندگی صرف کنند.
از سوی دیگر هزینه‌های غیرمادی بیشتر از هزینه‌های مادی است. این هزینه‌ها شامل مواردی از زمان و انرژی و توان گرفته تا مباحث دیگری از این دست می‌شود. یکی از این هزینه‌ها مباحثه قرآنی است. زمانی که قرآن را حفظ می‌کردم دوست نداشتم حافظ ضعیفی باشم. بیشتر در آن زمان به عملکرد «احمد دباغ» (حافظ روشندل کل قرآن کریم) نگاه می‌کردم و ایشان را الگوی خودم قرار دادم. زمانی که ایشان را می‌دیدم در ماه رمضان در حرم حضرت معصومه(س) بدون اینکه به قرآن نگاه کند چندین صفحه را تلاوت کند، انگیزه پیدا می‌کردم تا مانند ایشان شوم. به همین جهت در طول روز چهار ساعت مباحثه داشتم. رفتن به محافل قرآنی برای ارائه محفوظات که باعث می‌شد تا ترس حافظ از بین برود از دیگر هزینه‌ها بود. من از هر فرصتی برای مرور محفوظات استفاده می‌کردم. این بخشی از کلیت کار بود که گفته شد. اگر جزئی بحث کنیم هزینه‌ها نسبت به هر خانواده‌ای فرق خواهد کرد.
- در خانواده‌تان غیر از شما شخص دیگری حافظ قرآن هست؟
برادر کوچک‌ترم حافظ کل قرآن هستند.
- در مسابقات هم حضور داشته‌اند؟
بله در مسابقات حضور داشته‌اند. چند سال پیش در مسابقات 10 جزء شرکت کرد و دیگر حضور در مسابقات را ادامه نداد.
- نظر شما در مورد چهل و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن چیست و توانست انتظارات را برآورده کند یا خیر؟
استان مرکزی میزبانی شایسته‌ای از مسابقات داشت که جای قدردانی دارد. سطح مسابقات واقعاً بالا بود و تمام شرکت‌کنندگان بر این موضوع تأکید دارند. مخصوصاً امسال مسابقات تفاوت بسیار زیادی با سال‌های قبل پیدا کرده بود. مسابقات هم از لحاظ تعداد آیتم‌ها و هم از لحاظ سخت‌گیری‌‌ها و نوع سؤالات سخت‌تر شده و همه این سخت‌گیری‌ها به خاطر پیشرفت حفاظ بوده است.
امسال مسابقات به اوج خود رسیده بود و اگر نگاه کرده باشید در رشته حفظ شرکت‌کنندگان اختلاف سطح بسیار کمی داشتند. در کل مسابقات حفظ سخت و پیچیده شده است. رتبه‌های اول تا سوم بسیار به هم نزدیک هستند، امسال فاصله نفر اول و دوم هشت صدم درصد بوده است و حتی سال قبل فاصله در حد سه صدم درصد بوده است. امسال با توجه به تعداد صفحاتی که باید پاسخ داده می‌شد باز هم رقابت‌ها از سطح بالایی برخوردار بود.
- سال قبل هم در مسابقات شرکت کردید و رتبه عالی را به دست آوردید. سؤال اینجاست که از سال قبل تا امسال چه فعالیت ویژه‌ای انجام داده‌اید که منجر به موفقیت در این دوره شد؟
نکته‌ای که در بحث حفظ قرآن کریم وجود دارد این است که حفظ قرآن از ابتدا باید محکم شروع شود. اگر محکم نباشد، نباید انتظارات بالا و عالی از آن حافظ داشته باشیم. حفظ اولیه‌ای که من انجام دادم بسیار محکم بود. بنابر این برای مسابقات نیاز به مرور بسیار زیاد که هر دو یا سه روز قرآن را ختم کنم وجود نداشت. با توجه به پایه قوی هر روز یک جزء را مرور می‌کردم و مخصوصاً امسال از سال قبل تمرینات کمتری داشتم، اما با این حال نتیجه خوبی گرفتم.
- کسب رتبه اول را پیش‌بینی می‌کردید؟
من به دنبال کسب رتبه نبودم و حتی به هیچ عنوان دوست نداشتم این رتبه را کسب کنم. به دوستانم هم گفته بودم دعا کنند رتبه اول به دست نیاورم.
- معمولاً همه در مسابقات شرکت می‌کنند تا رتبه برتر را کسب کنند. اگر به دنبال کسب رتبه نبودید، پس از حضور در مسابقات به دنبال چه دستاورد دیگری بودید؟
شرکت در مسابقات منافاتی با اینکه کسی نخواهد اول بشود یا نشود، ندارد. نماینده جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بین‌المللی قرآن تبعاتی دارد که داشتن زمان کافی برای تمرین و ممارست تنها یکی از آن‌هاست؛ من قبل از مسابقات به دوستانم گفتم که فرصت این کار را ندارم، ای کاش می‌شد سالی دیگر با فراغ بال بیشتر و با آمادگی بیشتر در مسابقات بین‌المللی ایران حضور یابم.
- سؤال خاصی باقی نمانده است. اگر در پایان صحبت خاصی دارید بفرمایید.
از افرادی که این بحث را دنبال می‌کنند، اطلاع ندارم اما به افرادی که تمایل دارند وارد بحث حفظ قرآن شوند، چند نکته دارم.
نکته اول این است که حفظ قرآن یک مسیر طولانی است. کسی که می‌خواهد وارد این مسیر شود باید به این نکته توجه کند. این مسیر هم در زمان حفظ و هم در ادامه آن طولانی است و باید مداوم پیگیری شود. چه بسا افرادی بوده‌اند که کار حفظ را به پایان برده‌اند، اما الان فراموش کرده‌اند. بنابراین مسیر خیلی طولانی است.
نکته دیگر این است که استاد خوبی در زمان آموزش در نظر گرفته شود، چه بسا یک استاد با مهارتی که دارد در زمان بروز مشکلات بیشترین کمک را برای ادامه مسیر داشته باشد و باعث ایجاد مشکل نشود. اینکه گفته می‌شود با نوار یا مواردی از این دست می‌توان حافظ شد شاید درست باشد، اما نیاز به استاد پخته و مجرب نیز ضروری است. حضور استاد خود را در لحظات حساس نشان می‌دهد، لحظاتی که فرد ناامید شده یا با مشکل مواجه شده است، نقش استاد مجرب بسیار حیاتی است.
نکته دیگر اینکه افراد حافظ سعی کنند محفوظات خود را در محافل مختلف ارائه دهند و خود را در معرض محک قرار دهند. آنجاست که میزان تسلط مشخص خواهد شد و میزان تلاشی که لازم است انجام بگیرد مشخص خواهد شد. در بسیاری از موارد باید توکل بر خدا داشت. توکل بر خدا نکته اصلی کار حفظ است. اگر کسی توکل نکند ممکن است مشکلات بسیار کوچک را هم بزرگ ببیند.
نکته دیگر این است که حتماً کسی را به عنوان همراه با خود داشته باشد. همراه نه کسی که با هم کار حفظ را انجام دهند، بلکه کسی که به عنوان مشوق و کمک کار حضور داشته باشد و علاوه بر استاد مداوم از این فرد هم راهنمایی بگیرد. برنامه این فرد نباید با برنامه استاد تداخل کند، بلکه در حد همان مشوق باقی بماند.
در آخر هم اینکه به مباحثه بسیار نیاز است هم مباحثه و هم گوش دادن به صوت قاریان مطرح باید جدی گرفته شود. مباحثه باعث پیشرفت می شود. کسی که یک بار کار خود را به بقیه تحویل می‌دهد انگار چند بار مرور کرده است. نوار نیز باعث می شود آن چیزی که می خواهند در ذهن انسان مستحکم شود و همین باعث می‌شود حافظ از اشتباهات زیاد در امان باشد. لحن و آهنگ نوار علاوه بر حفظ به کمک خواهد آمد و لحن و آهنگ خوب در ذهن بسیار ماندگار می‌شود.
در پایان هم باید بگویم اگر کسی این‌ها را در زمان حفظ بداند و استاد خوبی هم داشته باشد و به خدا نیز توکل کند، بسیار موفق خواهد بود.

انتهای پیام

captcha