به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) همزمان با ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، مراسم چهلمین روز درگذشت استاد اخلاق و امام جمعه سابق شیراز، آیتالله محیالدین حائری شیرازی، عصر امروز، 11 بهمن ماه در مسجد امام صادق(ع) واقع در میدان فلسطین تهران برگزار شد.
در این مراسم که اقشار مختلف مردم و جمعی از چهرههای سرشناس همچون: سید محمود علوی وزیر اطلاعات، آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، غلامعلی حداد عادل، سید علی اکبر ابوترابی و احمد توکلی، نمایندگان سابق مجلس و حجتالاسلام محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز کشور حضور داشتند، قاریان قرآن کریم و مداحان اهل بیت(ع) به اجرای برنامه پرداختند؛ سپس حجتالاسلام والمسلمین رنجبر از شاگردان و همراهان مرحوم حائری شیرازی به سخنرانی پرداخت.
حائری اهل قلم و قدم بود
حجتالاسلام والمسلمین رنجبر در آغاز سخنانش با اشاره به این سخن مولانا که آنچه نمیبینیم بینهایت مهمتر است از آنچه میبینیم، اظهار کرد: شما شاخه یک درخت و میوهها و ثمرش را میبینید اما ریشه را چه؟ اصل ریشه است؛ ما هم یکدیگر را میبینیم اما روح و جان را نه، در حالی که اساس، روح و جان است: غیب را ابر و بادی دیگر است، آسمان و آفتابی دیگر است، آنچه ناپیداست، رزق و روزی کسانی است که محرم دربار حق باشند و حائری چنین محرم بود. یک باران میبارد، درخت خشک را سبز میکند و یک باران میبارد و درخت پاییزی را میریزاند، حائری بارانی بهاری بود که اگر به جانهای مستعد بهار میبارید، حتماً شکفتگی حاصل میشد، نفس او نسیمی بود که بیامان میوزید و از جان، گره گشایی میکرد: چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان، تو هم چو باد بهاری گرهگشایی کن.
وی در ادامه اظهار کرد: من قریب 12 سال با آیتالله حائری بودم، اگر بخواهم در وصف او یک جمله ذکر کنم باید بگویم او هیچ پیچیدگی نداشت و خیلی آسان بود، به فرموده پیامبر اکرم(ص) شخصیت آدمی نه زیر لباسهایش بلکه زیر زبانش پنهان است پس لباس، ملاک شناخت نیست اما زبان آری؛ هر کسی را میخواهی بشناسی به زبانش و کلماتش نگاه کن، حائری کسی بود که با کلماتش انسان را مجذوب خود میکرد. مرحوم حائری نه فقط اهل قلم که اهل قدم بود، بین اهل قلم بودن با اهل قدم بودن فرق است، بعضیها به پشتوانه آنچه در انبان ذهن خود جمع کردهاند دست به قلم میبرند و مینویسند، اما بعضیها همچون حائری قدمهایی برداشتهاند و به چیزهایی دست پیدا کردهاند.
احساس مسئولیت و تواضع؛ ویژگی بارز حائری
حجتالاسلام والمسلمین رنجبر با بیان اینکه حائری مصلحتاندیش نبود، گفت: استاد ما مدام میگفت: صلاح کجا و من خراب کجا؟، او اهل پرستیژ نبود، این نکته را دقت کنید که او در قم، اصول عقاید میگفت، تدریس این درس در حوزه علمیه هیچ جایگاهی برای فرد به بار نمیآورد، خیلیها به او میگفتند شما با این مقام علمی باید سطوح عالی حوزوی را تدریس کنید! اما این مرد با وجود اینکه بسیار نقاد، تیزهوش و علمی بود احساس تکلیف کرده بود تا اصول عقاید بگوید، در حالی که اگر میخواست دروس عالی حوزه را تدریس کند از بسیاری برتر بود.
وی افزود: یکی دیگر مسائلی که او احساس تکلیف کرد و از ملامتها نترسید، تطبیق اشعار حافظ با قرآن بود، من یک بار از ایشان پرسیدم آیا قبول دارید که حافظ عارف است؟ گفت آری، پرسیدم آیا قبول دارید که حافظ، مفسر است؟ گفت آری، گفتم پس برای این نسل جدید کاری کنید زیرا خیلیها دارند به وسیله همین حافظ خود را گمراه میکنند، از ایشان خواستم تا بر سر مزار حافظ به تفسیر و تطبیق بپردازد و ایشان این اقدام را شجاعانه بر حسب احساس تکلیف، انجام داد. در تیزبینی فقط یک نکته بگویم که اوایل انقلاب، بسیاری در شان قائم مقام رهبری مطالبی میگفتند و سعی میکردند خود را نزدیک کنند، تنها کسی که چیزی راجع به او نگفت، حائری بود، خودش میگفت یک بار آمدند شیراز پیش من و خواستند درباره ایشان چیزی بگویم اما من پاسخ دادم اگر ایشان غنچه گل باشد، خودش باز میشود.
رنجبر همچنین گفت: در تواضع او این نکته نیز را یادآوری کنم که اگر در هنگام نماز، طلبهای در جمع بود، محال بود برای امامت جماعت بایستد مگر این که آن طلبه خودش نمیخواست، حائری هر روز به مساجد مختلف شیراز میرفت و پشت هر کسی که بود، متواضعانه اقتدا میکرد. او به شدت اهل مطالعه بود، ساعاتی طولانی در روز را اندیشه میکرد و به قول مقام معظم رهبری، «عالم متفکر» بود.
همه دشمنانش را بخشید و صفحه زد
شاگرد استاد حائری در ادامه اظهار کرد: بخشی حساس در حیات حائری زمانی بود که باغاتی از اطراف شیراز برای فلاحت به نفع افراد بیبضاعت اختصاص داد و دغدغه این را داشت تا مشکل از مردم فروبسته باز کند، شاید روزی نبود که مخالفانش در شیراز پشت سر او غیبت نکنند اما او همه آنها را بخشید و صفحه زد! یعنی چه؟ قرآن میفرماید: واعفوا واصفحوا: یعنی ببخشید و ورق بزنید، یعنی آن صفحه از زندگیتان را ورق بزنید، حائری هم این گونه مخالفانش را میبخشید و حتی یک بار هم نشد که راجع به آنها حرفی بزند.
وی افزود: اگر انسان در تعلق خدا باشد، دیگر همه تعلقات رنگ میبازد: غلام همت آنم که زیر چرخ کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد است؛ مرحوم حائری مصداق بارز این بیت بود.
گزارش تصویری این مراسم را اینجا ببینید.