به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، قاسم پورحسن، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، امروز، اول خرداد در هجدهمین همایش ملی حکیم ملاصدرا که با موضوع «فلسفه و صلح جهانی» برگزار شد به بیان نکاتی در باب مبنایی پرداخت که از فلسفه و اندیشه ملاصدرا برای ایجاد صلح جهانی و پایدار قابل دریافت است.
بنابر این گزارش، پورحسن با اشاره رویکردهای شکل گرفته درباره صلح در دوره مدرن، گفت: یکی از این رویکردها، رویکرد خوشبینانه بود که تا ابتدای جنگ جهانی اول ادامه داشت و تصور بر این بود که صلح پایدار، آن هم تنها براساس مفاهیمی که در غرب وجود دارد، دست یافتنی است. با جنگ جهانی اول این دیدگاه فروپاشید و بعد از جنگ دیدگاه بدبینانهای در مورد صلح شکل گرفت که براساس آن انسانها توان دست یافتن به صلح ندارند.
وی با اشاره به راهکارهای مطرح برای این وضعیت، بیان کرد: یک راهکار این بوده است که ما توجه کنیم به سنتها و فرهنگها. در این نگاه، عامل ناتوانی در بازگشت به صلح پایدار خود انسان دانسته میشود. یعنی اگر در درون انسان میل به نزاع کم شود ـ چیزی که گفته میشود براساس نگاهها و سنتهای شرقی میتواند حاصل شود ـ نزاع و کشمکش بیرونی هم کم خواهد شد. بنابر این براساس این دیدگاه توجه به سنتها و فرهنگها میتواند کمک کند که ما از میل به آرامش درونی و کاهش مناقشات درونی صلح بیرونی را شکل بدهیم.
پورحسن در مورد دیدگاه دوم با اشاره به رویکرد روانشناختی این نگاه، بیان کرد: براساس این نگاه ادعا میشود که انسانها همواره میان انگیزه صلح و لذت و انگیزه جنگ و مرگ کشمکش دارند و تنها میتوان با اعتدال به صلح رسید و بر این کشمکشها مسلط شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی دیدگاه سوم را ناظر به اندیشه و فلسفه ملاصدرا مطرح کرد و گفت: ما میتوانیم عقلانیتی را مطرح کنیم که این عقلانیت مبنایی برای توجه به صلح بشود.
وی با بیان این که اولین نکتهای که این عقلانیت بیان میکند، گوش سپردن است، اظهار کرد: این عقلانیت میگوید که ما دیگران را نشنیدهایم.
پورحسن برای تشریح منظور خود به وجود سه نوع رابطه «من ـ تو» اشاره کرد و گفت: گاهی دیگران نسبت به ما بیگانه و غیر هستند، گاهی هم «من» هستند، اما اگر ما در رابطه «من ـ تو» آگاهی پیدا کنیم که دیگران دیگری و بیگانه نیستند آن وقت آن همسرایی یا امتزاج افقهایی که باید شکل بگیرد، آن میتواند موفق بشود و آثاری داشته باشد.
وی لازمه این امر را گوش سپردن دانست و ضمن تأکید بر عقلانی بودن گوش سپردن، به مطالبی از پارمنیدس، فیلسوف یونانی و مولوی اشاره کرد و گفت: در اندیشه ملاصدرا نیز مباحث انسانشناسی و عقلانیت قابل توجه است و ما اگر بتوانیم این ها میتواند به ما بیاموزد که چگونه نزاع و میل به نزاع را پشت سر بگذاریم. از جمله مواردی است که میتواند در این جا مفید باشد و من از آن استفاده کردهام بحثی است که ملاصدرا در کتاب مفاتیح الغیب در باب سخن گفتن دارد.
پورحسن عنوان کرد: ما وقتی که سخن میگوئیم باید بتوانیم گوش هم بدهیم. پس تنها در دنیایی میتوانیم به صلح پایدار توجه کنیم که در عین این که سخن میگوئیم بشنویم نه این که عدهای، نظریهای یا فرهنگی تنها سخن بگوید و بقیه بشنوند. به همین خاطر من معتقدم که نسبت نیرومندی بین گوش سپردن و صلح وجود دارد. این گوش سپردن هم مبنایی انسانشناختی و مبنایی عقلانی دارد که میتوان از مباحث ملاصدرا در این باب استفاده کرد.